« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

من و ...

عرض سلام و ادب و احترام  خدمت تک تک دوستان دنیای مجازی
که امیدوارم  روزی همتونو ببینم و از نزدیک با هاتون آشنا 
 چند خطی در باره خود خودم؛
من..." ندا نامی حساس "  ناطقی هستم که تکراری نیستم
تمام احساس من سرد است و تاریک ، اما به نور ایمان دارم
شب را بیشتر از روز دوست دارم چون بر این باورم که ...
اندیشه های شب هنگام ژرف تر هستند
و اینکه احساس میکنم
در تاریکی و سیاهی و سکوت شب است که من " خودم "می شوم 
راز افرینش این" ندای دیوانه ی  ناطق را" نمیدانم در چیست
 اطرافیانش او را دعا میکنند که عاقل شود
اماااااا من  در حد خود عاقلم
 در سر من دیوانه خانه ای وجود دارد و افکاری موهوم و آشفته 
ولی هر چه هست برایم لذت بخش است ؛ پس رهایش نمیکنم
محض یاد آوری خاطراتم  را  مینویسم
"زهر زندگی "سخت جانم کرده 
روحم را عریان کرده ام  از جسم
تا ببینید من هم "رندی  هستم مثل بقیه" که لباس آدمیت را کش رفته ام
از دست زمانه چه گلایه ؛از آدمیزاد چه گلایه؟
 "لعنت  به کالبد خاکیم  که هوس آدم شدن ندارد."


واما ختم کلام من و آن اینکه...
دیگر کودکان به فایده ی دروغ پی برده اند
و برزگ ترها به گناه دل سپرده اند
گناه سرگرمی تازه ای نیست
سالهاست آدمی برای فرار ازحقیقت  به آن پناه برده 
زمین شکنجه گاه انسانهاییست
که نمی توانند بزرگیشان را؛حقیقت وجود یشان را ؛عشق را ثابت کنند
 دیگرنیک میدانم "بزرگ شده ام  ؛  اما نمیدانم  دنبال حقیقت بگردم  یا اثبات عاشقی"
ولی به باوری رسیده ام ناب ؛ آن اینکه " به گناه دل نمیبندم هرگز" .همین  
 دوستتون دارم دوستم باشین دوست دوست دوست
تااااااا دوباره

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

تو این دنیای وارونه ی وارونه ی وارونه دیگه هیچ کاری بعید نیست

اینم مصداقش...

نظرات 200 + ارسال نظر
شهرزاد خطاب به همه مخصوصا مرجان عزی جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ب.ظ

سلامم:
عرضم به حضورتون که مرجان خانوم امده و برا من یه آف گذاشته که من دیر وب خونه ی ما رو آپ کردم آیا می خواستم که عضو نباشم یا از این به بعد نمی خوام باشم..
عزیز دلم من از همه عذر خواهی کردم بابت تاخیرم در آپ کردن ؛چون در سفر بودمم دیر رسیدم و نتونستم سر وقت آپ کنم به همین دلیل از بچه ها هم عذر خواهیکردم....
من به موشی گفته بودم که من دارم میرم سغر نقر بعد از من آپ کنه که این کارو بچه ها نکردند و ممنتظرم موندند...و ازشون تشکرم کردم..
من عضو وبلاگ خونه ی ما هستم خوشجالم از داشت دوستان خوبی همچون شما عزیزان..
حالا دیگه اگز وست ندارید که من عضو باشید میتونید بگید و من دیگه کار یبا این وب ندارم..
ازتون ممنونم..
مرسی...

سلی به شهرزاد جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ب.ظ

سلام شهرزاد جونم
مرجان که قصدی نداش..
فقط می خواد به وبلاگمون سر و سامونی بده ..فقط به خاطر اینکه مدیره :دی :دی یه چیزی گفت !؟چون می خواد برا اینجا قاانون هایی تعیین کنه..
تو دوست ماهایی و دوست داریم و یه عضو از خونه ی ماا..
بوووووووس !

سلی جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:19 ب.ظ

تو کنفرانس چی کارا کردین؟

این یوسف خیر ندیده نذاشت ببینیم چی به چیه
بس که شیطونی کرد
خیر سرمون خواستیم مشاعره کنیم که نذاشت
اومدیم جدی حرف بزنیم
اونم زیاد نتیجه ای نداشت
ولی یه کوچولو تصمیماتی گرفته شد که مینویسن و همگی میخونین
البته اگه تغییری نکنه
چون منم رفتم
خیلی دلم میخواست رضااا بیاد که نیومد
در هر حال منتظر بمون

jesus جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:31 ب.ظ

می گم سلی جون نوبت تو که یه قرن دیگست!..ملجان الان به سلی گفتی؟! :دی
اصن بینم سلی تو آپ کردی تا حالا؟!

بابا زیادم خونه مارو نپیچید..مث که خیلی جدی گرفتید هااا!!.بوخودا از مزه میفته ها!!.. :دی
تازشم الان یاد گشت ارشاد افتادم..اول ملجان با یه انرژی بالا بگیر بگیر راه انداخته.. :دی
اما خب بچه ها به نوبت آپ کنید و اگر نمی تونید بگید که نفر بعد آپ کنه..پست هاتون محتوا داشته باشه و از درد و بدبختیا و مسائل خصوصیتون نباشه..این چیزا باشه واسه وبلای شخصیتون!!..قابل بحث و گفتگو و کل کل باشه مطالبتون..هر ۴روز ۴روز به روز کنید و حواستون باشه دیگه..نظر جدی یادتون نره..شوخی هم به موضوع ربط داشته باشه و خیلی هم خاله زنک نشه..در کل یه کاری کنید که این جا پیشرفت کنه که دل کسی رو نزنه....

اهل خونه
آقا افاضات فرمودین
تحویل بگیرین
یوسف خداییش دیروز چی خورده بودی
هاااااان زود خودتو لو بده

jesus جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:34 ب.ظ

آهان من سلی رو با شهرزاد اشتب گرفتم..
حالا شهرزاد جون به دل نگیر..مرجان واسه نظمش این کارو می کنه..مدیره جو گرفتش!! :دی آقا اصن من هیچی نگفتم..بیایین همه با هم قهر کنیم!! :دی دارم جو سازی می کنم!! =))

نه سلی جون خبری نبود..فقط سارا آهنگ گذاشت و ما رقصیدیم بعد کنفرانس خراب شد!!

من که میگم تو یه چیزیت هستت
از دست رفتی تو
فاتحههههههههههههههههههه

گشت ارشاد جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ب.ظ

از حالا هر کی شوخی کنه دستگیر می شه..
این جا پره الگانسه و در صورت لزوم مینی بوس..هر کی نیشش باز بشه توسط یگان ویژه امر به معروف و نهی از منکر دستگیر می شه!!..
خود دانید..رفتارتون زیر ذره بینه!!


سوت

چه جالب
ولی ببخشیند هااا یه وقت دیدین یه گفتمانی کردیم باهاتون که دیگه این وراااا پیداتون نشه

یه تذکر کوچولو بود حالا خود دانید

ر و ز ب ه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ب.ظ

نتیجه ء کنفرانس :

۱- از این به بعد آپ ها با معنی شروع میشه :دی
یعنی اینکه پر محتوامی نویسین :دی
(سری جدید نوشتن هاا !!)

۲- کامنت دونی مگه خونه ء خالته باید درست راه بری توش درست هم حرف بزنی
شوخی بی شوخی

شوخی بی ربط یخدههه

روزبهههه زیاد سخت نگیر

شوخی داریم تا شوخی مگنه نه؟
شوخی خوبه به شرطی که شورش در نیادو بجا باشه
راستی خوبی عزیزم ؟؟؟
چرا عصبی میشی من بچه هارو میبوسم . خوب داداشی و خواهرامن
اشکالی هم نداره. داره؟؟؟ نداره که
خوش باشی . بوس

بید مجنون شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:28 ق.ظ http://from2008.blogsky.com

سلام ندای عزیز
وب گروهی زیبایی دارین
من از دوستان شهرزادم که به دعوتش به خونتون اومدم و کاملا هم احساس کردم که اینجا بایستی متفاوت تر از اونی باشه که من تصورش رو بکنم
مطلب زیبات منو یاد قطعه ای از یه شعر انداخت که واستون مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد

هنوز انسان
عریانی حقیقت را دشوار نیامده بود به تماشا
تا مذبوحانه به کتمان در آیدش !
چه آدم با برگها
و چه قابیل با خاک
***
انسان
متکبرانه قدم می نهاد
و از اشرافیت خویش غره بود
چرا که هنوز
چشم باز نکرده بود به حقیقت
تا در یابد
عظمت مرارت بارش را
و در یابد
حقارت مذلت بارش را
هم از این دست
.
.
.
.
.
پیروز و موفق باشید

سلامممم خوبین شما؟
خیلی لطف کردین که قابل دونستین و تشریف اوردین
نظر لطفتونه
و ممنون از این نثر دلنشینتون

حتما خدمت میرسیم
فعاااااا

رضا مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:01 ق.ظ

عرض سلام و ادب و احترام خدمت تک تک دوستان دنیای مجازی، نخ سوزن یعنی در واقع مخصوصن خدمت ندا خانم گل و مخصوصن تَر خدمت آقا روزبه عزیز که در پست قبل خدمت ایشون نشد شرفیاب بشیم

و سلامی مخصوصن تَرتَر خدمت شهرزاد خانم که فامیل نیلوفر نامی هست و چه بسیار کیف کردم که در این وبلاگ یه نفر هست که از خوندن مثنوی مولانا لذت میبره .

و سلام مخصوصن تَر تَر تَر به مدیران محترم وبلاگ و مخصوصن تَر تَر تَر تَرخدمت نوجوانان و جوانان صدر اول این وبلاگ

و سلام مخصوصن تَر تَر تَر تَر تَر خدمت اونایی که شیش خط در میون تشریف میارن و الکی هی واسمون کلاس میزارن که تو خبرگزاری سرشون شلوغه

(( حالا خوبه الحمدالله بخش حوادث خبرگزاریشون تعطیل شده و عنقریب در خبرگزاری و نون دونی اونارو هم گل میگیرن میره پی کارش))

یه سلام خیلی مخصوصن تَر تَر تَر تَر تَر تَر .... باقی مونده.....
اینو کی میخواد......؟!!!

سلام مممممممم
سلامی چو بوی خوش آشناییییی
رضاااااااااااااااااا خودتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رضا مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:03 ق.ظ

ای بابا ...

اونوخ این بخش نامه ها یعنی چی...؟!

یعنی دیگه از فردا باس جدی و لفظ قلم و عصا قورت داده حرف بزنیم؟!

آقا ما که دیگه حواسمون نبود و اون کامنت قبلیو نوشتیم باس چه کنیم...؟!!!

عزیزم تو این خونه صدا به صدا نمیرسه
چه برسه که ......
شما راحت باش

رضا مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:11 ق.ظ

حسب الامر اوامر و لوایح صادر شده از سوی لیدی ها و جنتلمن های محترم خونه ی ما در باب مودب بودن به هنگام مرقوم نمودن کامنت ...ما باری دیگر با کلاس مینگاریم :

عرض شود خدمت ندا خانم که در فصاحت و بلاغت و شیوایی کلمات و جمله بندی متن فوق که به زیور طبع جنابعالی آراسته شده شکی نیست و از نگاه ظریق و ذوق لطیف آن جناب نسبت به شب و عالم علوی شب بسی بسیار مشعوف و محضوظ گشتم...،

خواجه عبدالله انصاری که پیر طریقت بود و مغروق دریای کرامت و لُجه نشین کشتی عشق میفرمود:

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد بر و بام دوست پرواز کنند
هر در که بود به شب در بندند
الا در دوست که شب باز کنند

قلم ... و بیان از وصف اسرار شب و زیبایی نهفته در شب عاجز است .

شب را باید دید ، نوشید ،لمس کرد و از حضور آرامش شب بر روی پوست لذت برد

در وصف شب جز این چه توانم گفت که:

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم زگفتن و مردم از شنیدنش

استاد اعظم
در قابل چنین نثر شیوایی جرات هیچگونه اظهار نظر را در خود نمیبینیم
(مثلا) سایه ی عالی مستدام
ایام بکام و شبت پر فیض

گستاخی این حقیر را ببخشید امااااا
میبوسمت رضااااااا همون صد تا صد تا
فعلا

رضا مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:18 ق.ظ

آقا نمیشه ما همونجور بی پرستیژ حرف بزنیم

نه آخه من میخوام بدونم این چه جور معرفی بود ؟


من میخوام بدونم کجای این معرفی گویا بود که مرجان زرتی ورداشته نوشته :

سلااااااااااااااااااااااااام
ندایم
چه خوب خودتو معرفی کردی
چه خوب خودتو معرفی کردی !

نه سن .. نه تاریخ تولد .. نه شماره ی کفش ... نه چی میخونی .. نه چی دوست داری

خب یهو بگو نمیخوام بگم ... بگو خوش ندارم از خودم بگم ...
دیگه چرا اینجوری با کلمات آدمو میپیچونی و قلاب سنگ میکنی؟!

میگم رضاااا میخوایی شجرنامه ایل و تبارمونو هم ببنویسیم
تعارف نکنی یه وقت
اگه لازمه چشم مینویسیم

در ضمن خودت که همه چی رو در مورد من یکی لااقل میدونی
جناب مشتاق
من ندا
۱۸ ساله
اهل تبریز
و از یه خونواده ی..... (خودت حدس بزن)
فعلا هم پیش میخونمو و اگه خدا بخواد کنکوری هم هستم خیر سرم
دیگه علایق آدما هم شخصی و به قول بچه ها سکرته
اصلا ببینم تو به سایز من چیکار داری هااااان
بسه یا بازم بگم

رضا مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:24 ق.ظ

آقای مرجان خانم ... عید تموم شد ...

لطفن یکیتون بیاد این لوگوی بالای وبلاگو عوض کنه .

من نمیدونم چرا مدیران این وبلاگ تازگیا همش نور بالا میزنن

آقای مهندس موشی
... برادر شما دیگه چرا ...؟!!!

رضا مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:26 ق.ظ

آقا بعدن اگه حالشو داشتین ...یکیتون آقایی کنه بیاد داخل همین کامنتدونی خلاصه،مختصر مفید به بقیه اعضا توضیح بده ،در کنفراس برلین که روز گذشته اجرا شد .
چه گذشت و چیا گفتین .

همون بهتر که ندونی چی شد
یه چند خط برا سلی نوشتم بخونی میفهمی

رضا مشتاق خطاب به ندا شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:38 ق.ظ

اما از همه ی اینا گذشته
... این نوشته رو دیروز بعد از ظهر خوندم

اما خوندن دوباره ی اون در این ساعت یک لطف و صفای دیگه ایی داشت

خیلی به این کالبد ایراد نگیر و اجازه بده همیشه در کسوت عاقل دیوانه نما باقی بمونه

مهم لذت دیوانگی و جنون هست
فرقی نمیکنه که
عاقل دیوانه نما باشه
و یا دیوانه ای در شولا و ردای فرزانگان

آزمودم عقل دور اندیش را
بعد از این دیوانه سازم خویش را

بهترین آرزوهارو برات دارم امیدوارم صاحب اصلی و همیشگی این روح زیبا و عریان باشی
* * *
قلم و بیانت همیشه گرم و مستدام باد
.. . تا بعد

به قول شاعر
ز مه رویان عالم هر که را دیدم غمی دارد
دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد


چشم دیگه ایرادی هم نمیگیریم

منم برات آرزوی بهترین ها رو دارم
شما هم لطف کن هر از گاهی بهمون سر بزن
بسییییییییی ذوق میکنیم
فعلاااا

آقا موشه شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 ق.ظ

به به به به داش رضای گل سلام خیلی مخصوص با نون اضافه :دی

دیدین خدائی نه دیدین حالا هرموقه داش رضا رو خواستین بگین خودم صداش میزنم =))

داش رضا کنفرانسو که منم نتونستم خودو برسونم ولی قطعا احتمالا ربطی به خونه ما نداره اینو روزبی گذاشته واسه خوشو بش

آقا موشه به شهرزاد شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 ق.ظ


شهرزاد جون به جونه موشی مرجان منظوری نداره هرکی یه ذره دیر آپ کنه سربه سرش میزاره باور کن ناراحت نشو بهت قول میدم همینطوری که سلی گفت همه دوست داریم

آقا موشه مرجانی کله گنده شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:24 ق.ظ


مرجااااااااااااااااااااان چی نوشتی واسه شهرزاد که فک کرده اینجا جایی نداره بیام کلت رو بشکونم هوووووووم زود بیا جواب بده
شهرزاد به من گفت که میخواد بره مسافرت نفر بعدی آپ کنه تا بیاد اونم کامنت گذاشت گفت. حضرت عشق باید آپ میکرد زود که دیر آپ کرد
حالا انقدم یه روز دو روز مهم نیست که

آقا موشه شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:25 ق.ظ


یوسف بودی تو کنفرانس بیا بگو چی گفتین :دی

خوب لازم به ذکر هست که خونه ما هیچ گونه قانونی نداره از خونه خاله هم راحت تر باشین تورو خدا پاتونو دراز کنین فقط نوبت آپ کردن باید رعایت بشه
الگانس مرجانم با هفت تیراش توقیف شد =))

کامنت دونیم مث قبل راحت باشین فقط همینطور که من بارها متذکر شدم آقا به همدیگه احترام بزارین که خدائی نکرده یهو نخواسته کسی ازمون رنجیده نشه میفهمین که چی میگم

عمه حیتا کی آپ میکنن ؟؟

یوسف دور بعدیو شروع نکن تا یه پست بزاریم یه برسی بکنیم ببینیم کی از این دور راضی بوده کی نبوده اصلا موضوع انشاء دور قبل رو شماها چطوری گذراندید :دی

بله همینطور که یوسف جون متذکر شدن از این دوره میخوایم پستامونو پر محتواتر کنیم
البته یه جوری که اصلا رسمی نشه
من پیشنهاد دادم که یه دونه خاطره بنویسیم به یه مطلب علمی یا آموزشی که اگه این مطلب زیادی طولانی بود تو ادامه مطلب نوشته بشه

خوب فکم وایساد
اون عکس بالا رو هم چشممممم داش رضا خودم یکی دیگه درست کردم جایگزینش میکنم

آقا موشه شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:37 ق.ظ

یوسف جون لینکتو درست کردم
فک کردم مرجانی درست کرده
معععععذرت

خبرگزاری فاطماخانم شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 ق.ظ

..احمدی نجاد به ملجان پول داده بود که بیاد و شخصیت های برجسته(!) این وبلاگ رو ترور کنه..! :دی این بود که اشون با اعلام حکومت نظامی و با تانک های مجهز وارد خانه ما شد و متاسفانه چندی از نویسندگان مرحوم این وبلاگ را تیرباران کرد.. :((

تو کنفرانس برلین هم در مورد براندازی نظام خانه ما جدل و بحث شد که با رقص سارا و ملجان و اینجانب موضوع کاملا شکل دیگری به خودش گرفت که متاسفانه خود کنفرانس یاهو متوجه شد و صحنه های جلف پایانی رو به طرز مشکوکی سانسور کرد.. =))
عامل برگزاری این مجلس لهب و لعب که روزبه معرفی شد همینک ممنوع الخروج شده و احتمالا اعدام و خرموشناز و ندا هم به عنوان شریک جرم طبق ماده ۱۱۰ قانون هرکی هرکی بند سوم از قانون هه هه به ۶ماه زندان و ۶۰ضربه شلاق محکوم شدن.. :دی

چه توصیه ای به جوونا و بازماندگان دارید؟..
دوست ناباب..ما تو عمرمون لب به سیگار نزده بودیم..جوونا ازدواج کنن..حرف ننه بابا گوش کنن..پول کثیفه..بی ادب نباشن..آقا مارو اغفال کردن..فیلم نگیر فیلم نگیر...
=)) =))

بنفشه شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:51 ق.ظ

بنفشه شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:54 ق.ظ

سلام
چطونه هول شدید؟
من کی گفتم میخوام برم
نوشتم تا اطلاع ثانوی تعطیل
این مدت دستم بنده
میخوام از لاک خودم بیام بیرون و کلاسای نصفمو تموم کنم تازشم میخوام برم استخر شیرجه برم تو شورجه

همین

معلومه از خدا خواستتونه که من درشو گل بگیرم ها
ولی تا چشمانتان به در آید هرگز اینکار را نخواهم کردندی


بوووووووووووووووووووس
مرجی حق با تویه
این یوسف عمرا مظلوم نیس

موشی وقتی دمتو چیدم میفهمی برنامه امشب سینماهای تهران چیه

بنفشه به خبرگزاری فاطماخانم شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 ب.ظ




البته این گریه نیس این اشک از زور خندس


کی بیدی؟
زود خودتو معرفی کنون کن

خیلی باحال بود

خبرگزاری فاطما خانم به بنفشه شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:58 ب.ظ

مگه من دلقکم که می خندی؟؟
خوبه منم به پروژه های تو بخندم!!

سلی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:59 ب.ظ

عرض سلام خدمت دوستان آشنایان و کلا برو بچ خونه ی خودمون یا همون همخونه ها..
از انجا که طبق دستور مدیران محترم ادب باید در کامنت دونی ها هم حتی !!!!رعایت بشه منم شرطه ادبو به جا آوردمو اینجوری سلام کردم..
ولی نه جدا ای ول..پیشنهادات خوبی بود..تصمیمات خوبی گرفتیدکاش منم بودم..که نشد و این معلم ریاضی مون هی بهونه اورد که آقا یا این ساعت یا اصن نیاین
عرض شود که خوشحالیم..
عمه حیتا که من هنوز افتخار آشنایی باهاشونو نداشتم ولی تعریفشونو دورادور شنیدم کی آپ می کنن که ما مستفیذ بشیم(درست نوشتم؟؟)
گویا دوستان قصد دارن در دور بعدی خاطره تعریف کنن برا هم و مطلب آموزشی بنویسن ما هم در همین اینجا عرض می نماییم که آقا قبوله
حالا ما خاطره مون کجااا بود؟؟؟!:دیموشی بیا بزنمت

سلی به جناب مشتاق شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:02 ب.ظ

آقا قدم رنجه نمودید و سری به ما همخونه هات زدی..بسی ذوق مرگ شدیم و از کامنت های زیبایتان لذت بردیم.(ای مرده شور این زبان فارسی رو ببرن)
بوس بوس برا عمو جونم..
ایشالله دور بعدی که می خوای بیایی کامنت بدی کیه؟؟
بازم بیا..خوشحال میشیم..


بچه ها بیاین به بلاگ اسکای پیشنهاد بدیم اسمایلی بوس هم بذاره دیگه !

سلی به خبرگزاری فاطمه خانوم شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ب.ظ

خلی باحالی..
دمت گرم

خندیدیم
خودتو معرفی کن..
همون جوری که بنفشه گفت
وگرنه سر و کارت می افته با اون الگانس ها که دم در خونه مون پارکه هااا
چی فک کردی؟؟
خونه مون کلی امنیت داره برا خودش

خبرگزاری فاطما خانم به سلی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 02:09 ب.ظ

یعنی انقد آی کیوتون صفره..

گشت ارشاد به ندا شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 02:21 ب.ظ http://media.farsnews.com/Media/8602/ImageReports/8602020578/12_

هی خانوم..
هی خانوم...!واستا بینم!
خانوم ندا..هی با شما هستم..!
این چه طرز حرف زدنه؟!..

مانتوشو نگاه..
یالا سوار شو..یالا
گریه نکن خانوم..خجالت داره..اه..
بشین تو ماشین..حتما باید کتکت بزنیم؟!

مزه پرونی و شوخی حد و مرزی داره
زیادیش هم حال آدمو به هم میزنه
مراعات کنین لطفااااااااااااااااااااااااا

گیلاس شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 02:59 ب.ظ

وییییییییییییییژ

داشتم با فرقونم رد میشدم

سحریی(توت هوشولو) شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:05 ب.ظ http://darkscare.blogsky.com

شناااااااااااااااااااااام نداییی جوووووووون!!

ففخشید من این همه دیر اومدم ولی بد نیس آدم گاهی هشتاد و دفمم بشه :دی

سلامممم
نه هیچ اشکالی نداره
هر وقت فرصت کردی بیا

خرموشناز شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:05 ب.ظ

سلام از کنفرانس به بعد من اینطوری شدم

سحرییییی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:08 ب.ظ

بابا عجب مهرفیه توووووووووووپیییییی بود کفمان برید شدید :دییییییی

بابا ندااااااااااااااا :دیییی

من هم عاشقه شبم :دی

واس سلامتیه عقلانیه منم خیلی دها میکنن :دییییییی شادن واس خودشون :دیییی

خوف من بهرم دیه !!

فیلا !!

خرموشناز شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:08 ب.ظ

سلام گیلاسی ای دی تو بده

فاطما خانوم به خرموشناز شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:09 ب.ظ

اگه صدات در بیاد و هویت منو برملا کنی می دمت دست گشت ارشاد شلاقت بزنن!!

سامی سحرکش شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:10 ب.ظ

آی لاو یو سحر!

گشت ارشاد به سامی و سحر شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:12 ب.ظ

..
یالا..سوار شید!!!!

سحر به سامی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:16 ب.ظ

شترققققققققققق

بگیر که اومد پسره بی حیااااااا !!

:دیییییییی

سامی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:18 ب.ظ

تو هر چی بزنی من دیوونه ترت می شم دوشیزه سحر!!

خرموشناز شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:18 ب.ظ

منو فاطما تهدید کرده به قتل دروغ می گه شلاقووووووو

سحریییی به سامی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:18 ب.ظ

نه آخه خوشتیپاش سحرو نمیتونن بکشن تو دربه داغون منو کشتی هووووووووووووووووق

برو اول پلاستیک سرجری بکن بهد بیا اینجا قراضههههههههه :دییییییی

فاطما خانوم شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:24 ب.ظ

ببر زبونتو خرموشناز..وگرنه می گم سنگسارت کنن!بی ادب!!

[ بدون نام ] شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:27 ب.ظ

سحر به گشت ارشاد شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:27 ب.ظ

تو چی میگی این وسط پاتو بکش بیرون دههههه من خودم میحلم حالا هی اون الگانسه نداشتشو میکشه به رخه آدم مگه الگانس ندیده ایم که سواره اون قراضه ی تو بشیم دههههههه !! خودتی چش سفیده ور پریده ی (بیییپپپپپپپپپپپپپپپ ) سانسوووووووور

خرموشناز شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:29 ب.ظ

سخری هوای منو داشته باششش اما ااااااااسام چن سالشه؟//////

سحر شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ب.ظ

خرموشی این سامی فسیلههههههههه :دیییییی

ماموت پیشش لنگ میندازه =))

سامی به سحر شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:32 ب.ظ

بیا سحر جون بریم که دستگیر می شیم..نگا خرموشناز دلش برام سوخته..بیا بریم تو زندان باهم حرف می زنیم عسیسم!!

[ بدون نام ] شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:32 ب.ظ

سامی به سحر شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:38 ب.ظ

آقا ما رفتیم تا گندش در نیومده..بی بی کوماندو داره آمار می ده!!
سحر ایشالا به خوابت میام!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد