« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

برنامه های جنگل / قانون جنگل

محتویات لازم برای ساخت برنامه های جنگل عبارتند از:

الف)۱-شیاطین با فرمول استکباری و ج.و.ر.ج ب.و.شی به صورت موجودی کاملا ادب ندار!۲-عناصر مذکر مدرن و مرتب همراه با کت و شلوار و کراوات با صورتی تیغ زده!۳-عناصر مونث با ظاهری زیبا و باکلاس و بذک دوزک کرده به صورت جادوگری بی رحم!۴-همه بدون استثنا س.ا.و.ا.ک و فک و فامیل دربار و قوم و خویش آم.ر.ی.ک.ا و انگلیس!۵-امکانات بقاء کاخ های سعدآباد و مبلمان سلطنتی همراه چلوکباب!..
تبصره:همه آن ها به فتوای قانون جنگل سرنوشتی جهنمی دارند!!

ب)۱-فرشتگان با فرمول درماندگی و ا.ح.م.د.ی ن.ژ.ا.دی به صورت موجودی کاملا ادب دار!۲- عناصر مذکر کهنه و ژولیده همراه با لباسی تکه پاره با بدنی سراسر ریش و پشم!۳- عناصر مونث با ظاهری غیر قابل رویت و بی کلاس پیچیده در چادر به صورت مادری فداکار!۴-همه بدون استثنا شهید و تسبیح به دست و قوم و خویش قشر مستضعفین جامعه!۵-امکانات بقاء حلبی آبادها و سفره های سنتی همراه نان و پنیر!..
تبصره: همه آن ها با فتوای قانون جنگل سرنوشتی بهشتی دارند!!

ج)و سایر..کنسرو موسیقی با صدای مرگ بر ش.ا.ه!..جیغ بنفش ملت..ظهور امام سیزدهم از طیاره..و فحش خوارمادر به حکومت ۲۵۰۰ساله..و کلی تعریف و تمجید و چاپلوسی از پاچه خواران نظام جنگل!!..
تبصره: از انقلاب فقط یک مشت شعار و تصاویر باقی مانده است!! << سانسور!

پ.ن: ما همه مدیون انقلابی هستیم که بخاطر آن از مادیات و معنویات خود گذشتیم تا به پیروزی برسیم..اما افسوس که بعد از رفتن دلسوزان حقیقی این نظام بعد سال ها کسانی بر سر کار آمدند که معنویات این حماسه را فراموش و مادیات خود را با شعار دروغین خویش بر دوش ملت و جوانان کشیدند..
یاد امام خمینی و همه شهیدان آن دوران و همه جوانان و دلسوزان این دوران گرامی باد!

حالا به این مناسبت کلا با این آهنگ خز باباکرم غر بدید لطفا!!  =)) 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


قانون جنگل با مراحل سه گانه ا.م.ر.ب.ه م.ع.ر.و.ف و ن.ه.ی از م.ن.ک.ر نیروی ا.ن.ت.ظ.ا.م.ی در نظام جنگل(!):

۱-مرحله اول: مرحله ای جهت توقیف و حمل موجودات بی تربیت از اماکن عمومی و خصوصی(!) به انواع ادبکده ها چون ک.م.ی.ت.ه و پ.اس.گ.ا.ه!..که برای سهولت کار از انواع مینی بوس و ا.ل.گ.ان.س و در آینده ای نزدیک از جت برای سهولت در امر حمل و نقل بار غیرمجاز استفاده می شود!..

۲-مرحله دوم: مرحله ای که شامل موجوداتی سیبیل کلفت و پیچیده در چادری عجیب که اغلب با نام کج کلاه خان و بی بی کوماندو معروف می باشند..این موجودات فضایی با امیال سرکوب شده ج.ن.س.ی..انواع سادیسم و پاچه خواران نظام حاکم جنگل هستند که در کمین شما نشسته تا لحظاتی خوبی را برای شما فراهم کنند!!..

۳-مرحله سوم :اکشن ترین مرحله نیروی ا.ن.ت.ظ.ام.ی جهت اقدامات قانونی جنگل می باشد که شامل دو روش مطلوب با استفاده از باطوم و فحش خوارمادر و کشتارگاه تا روش های فرامطلوب مانند در خواست مبلغی به عنوان رشوه یا برقراری تماس س.ک.س.ی و در نهایت آزادی به شرط امضا تعهدنامه قانون جنگل می باشد!..

پ.ن: همواره با آغاز مناسب هایی که جوانان در آن نقش زیادی دارند در مقابل شاهد نقش پرنگ نیروی ا.ن.ت.ظ.ا.م.ی هم هستیم که برای از بین بردن این دست توطئه های شیطانی(!) وارد پر نون و آبدارترین عملیات افتخارمندانه و غرورمندانه در طول تاریخ خدمت مقدس خودشان می شوند..بنابراین به مناسبت نزدیک شدن روز والنتاین بهانه ای یافتم تا دوباره از این نوع برخوردها و محدودیت ها به این سبک انتقادی بکنم!!..

و در آخر پست به دوستان تازه وارد توصیه می کنم که حتما به بخش نظرات مراجعه کنن...چون بخش عظیمی از فعالیت های علمی فرهنگی هنری(!)ما در این بخش انجام می شه...می سی! :دی

 

 Jesus Tears

نظرات 108 + ارسال نظر
آقا موشه سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:59 ب.ظ

یعنی اولمممممممممممممم
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ

آره موشی اولی..چه حسی داری؟؟ =))
راستی قالب قشنگ شد..می سی موشی! ؛)

آقا موشه سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:00 ب.ظ

ها هاااااا هااااااااااااا (خنده شیطانی)

آقا عقده اول شدن تو اولین پست رو رو دل همتون گذاشتم
=))

ای شیطون!! :پی

آقا موشه سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:24 ب.ظ

مرگ بر شاه مرگ بر شاه مرگ بر شاه وووووووووو به بو به بو یوسف فرار کنین ساواکیا اومدن بمب مرجانی آخخخخخ من تیر خوردم =)) شماها اعلامیه ها رو ببرین منو آقا مون تو بچگی از چشام خونده بود که تو انقلاب شهید میشم :|

خندههههههههههههههههههه
آره جونه تو تیلیویزیونو که باید این دهه بی خیال شیم والا من که نفهمیدم کی امام اومد کی رفت سوووووووت مگه میزارن هر روز یا امام میاد یا میره همین دیروز بود اومد دباره امروز نشون داد رفت جلل خالق اگه اومد چرا میره اگه رفت چرا فرداش میاد خسته نمیشه :| !!!!!!!!!!!!!!

تو روح این ساواکیا من بودم همشونا میکشتم با شمشیرم !!
خدائی تو انقلاب الانی یه ذره یادم اومد خیلی سنگ مینداختن جلو پای ما !!

ولی خدائیش راست یا دروغش پای خودشون من که تاریخ معاصر ایرانو خوندم متحول شدم یعنی انقلاب نمیشد الان ما هم مث عراق بودیم یا افغانستان یا تاریخو وارونه نوشتن سوووووووت

..............
آقا نظرتون راجع به قالب چیه ؟؟؟؟

آقا آدرساتونو بدین من لینک کنم هرکیو نزاشتم من آدرستونو ندارم مونا کو آدرست !!
آقا تو این پست بگین کی میخواد آپ کنه تا از رو اولویت عضویتش نفرات بعدی مشخص بشه گیلی بعدی توئی آپ میکنی جمعه ؟؟؟
همتون فدای انقلاب اوا نهههه انقلاب فدای همتون :دی
یکی بره کامنتای وب منو تائید کنه سوووووووووووووت =))

موشی حکومت نظامیه..برو کنار..بوووم..دیدی من هولت دادم و نجاتت دادم؟!..وگرنه با شمشیرت زیر تانک و گلوله هاش ورق می شدی! =))
موشی این اعلامیه هارو بگیر برو پخش کن..به همه بگو ۲۲بهمن فرودگاه مهرآباد باشن!! =))
مرجان فک کنم شهید شد..احمدی نژاد گفته شهدای زن خیلی خیلی ثواب می برن..خوشبحال مرجان! :(
--
من نمی گم مدیون انقلاب نیستیم اما من فکر می کنم انقلاب با روی کار اومدن این دولت های اخیر داره از مسیر اصلی و هدف خودش خارج می شه و با گذاشتن این برنامه ها و تبلیغات می خواد همچنان همه چیزو طبیعی نیشون بده..مثلا فقر اقتصادی..ضعف سیاسی و فرهنگی..با تکرار این دست برنامه ها و نشون دادن شخصیت ها می خواد تشخیص درست و غلط مارو دچار دوگانگی و تردید کنه..
هر چند من اون ایام نبودم اما حس می کنم انقلاب و جمهوری اسلامی تا زمانی زنده بود که امام خمینی وجود داشت..بعد از اون همه بی لیاقت ها اومدن رو کار که اگه همین جوونای با استعداد نباشن اونا هیچ عرضه ای جز دستور و شعار ندارن!! :)
--
آقا به حرف مدیرتون گوش کنینن وگرنه به ساواک می گم بیاد بوخولدتون!! =))
مرررگ بر شااااه =))

توت کوشولوووو سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:11 ب.ظ http://darkscare.blogsky.com

ویییییییییییییییییییییییی اینجا ان قلاب شده احیانا :دییییییی !! موشی بپر یه شونصتا اعلامیه چاپوندم بزن تو کوچتون ملت مستفیض شن (من املا اقتیضاحه یوسف جونم اینا :دی حالا این موشی اینا عادت کردن ولی واس یو بگم یهو نگی شه بیسواته :دیی)

خوب ایول به جنابه یوسف خان که اینقدر پر جنب و جوش تشریف میدارید و آپ سریع اوقوع و کلی ازین حرفا تازشم آپت مناسبت داره پسر ایوللللل :دییییییی

من افل شک داشتم لینکت رو که دیدم شناختم همو یوسفه خودمونی بابا!! من همون سحر 360 هستم که فهلا دره پیجم بستس :دیییییی عکس نفصه ایه یادت آمد ؟؟ :دییییی

فهلا ما مرخص میشیم داش :دی

تاتاحافظ

سلام سحر جون..اهههه سحر جون تویی؟؟همونی که نابغه و درس خون بود و فینگیلیشیش خوفه؟؟..چه سعادتی..کجا بودی تا حالا سحر جونی؟؟ :دی :)
منم نصف نیمه تخته کردم چون فعلا ۳۶۰رو لازم نداشته بیدم..

سحر سرتو بنداز ساواکیا اومدن..بیا بریم رو پشت بوم از اون بالا آتیش بندازیم!! =)) این اعلامیه همه مال تو خودت زحمتشو بکش من می خوام برم لانه جاسوسی آملیکارو تسخیر کنم..هوم اون ۱۳ آبان بید؟ نیدونم !! بی خی!! =))

مونا سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:24 ب.ظ http://myblueweb.blogsky.com

سلام موشی
ببخشید فکر کردم خودت داری!
آدرس وبمو گذاشتم.
برین کنار: من از گروه امدادو نجات میام .موشی کجات زخمی شده؟
تبریک می گم که بلاخره به روز شدیم.
آقا یوسف دست شما هم درد نکنه.
فعلا بای بای

* خطاب به موشی
--
سلام دکی مونا جون..خوش اومدی..به کمکت خیلی احتیاج داشتیم..بیا این جا یه عالمه زخمیه..همه اش با تو!! =)) :دی

رضا مشتاق سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:53 ب.ظ

-آقا اینجا مشکوکه ، حرفا بو داره __ ها ...آها ... از اجانب و استکبار رشوه گرفتین___ رفتین از جرج بوش پول گرفتین اومدین وبلاگ راه انداختین.
محموت .. م ح م و ت ت ت ... بیا بیبین اینا چی میگن

- واقعیت تلخی بود_ تجربه و تاریخ میگه همیشه انقلاب ها همینجوری بوده __ سوار شدن سیاسیون بر موج حماقت و هیجان های عمومی . و نهایتن همون سر دسته های انقلابی بودن که استبداد رو در شکل فجیع تر و پیچیده تری راه اندازی کردن.

میگن اون موقع ها یه جایی بود به اسم شهر نو ( مخصوص امور زیر کمری جات)
الان کل مملکت شده شهر نو _ سر همه ی خیابونا شهر نو شده پر از لاشی بازی

اون موقع تهران یه حلبی آباد زاغه نشین داشت ... الان الی ماشاالله از جنوب شرقی تا جنوب و غرب تهران شده زاغه نشینی و مرکزتولید فقر ... جرم ... بزه و .. . و

- خب من همیشه تو رو با نوشته های مینی مالیستی در اون یکی وبلاگت میشناختم . و این نوشته برام واقعن جالب بود

* * *
و آآآمااااا
بازم ممنون از مدیر زحمت کش بابت این وبلاگ (
و همچنین تشکر و قدر دانی از بچه های واحد سیار .. تدارکات و پشتیبانی
نور نودال امپکس کمپلکس دی کمپلکس آل آف کمپلکس و گروه میکس ریمیکس بیریک سیخ جیغ جیک جیک

و یه سلام به دوستان عزیز نیلو مرجان ندا موش موشی نگین بنفشه داش امین سلی سروناز(آبجی کوچیکه) +*سارا*+

و دوباره یه سلام دیگه به اون چند نفری که نمیشناسم و در هیئت تحریریه قرار هست بینیویسن

و دوباره یه سلام دیگه به همه ی عزیزانی که سال 57 گند زدن به مملکت
و سلامی هم عرض میکنم به مقام م ع ظم ر ه ب..... ( بننننگ
آقا کی بود از اون وسط جمعیت به طرف ما شیلیک کرد؟؟!!

هییییس حالا داش رضا تو به روی خودت نیار..به محموت هم چیزی نگو که باز میاد این جا کلی قر می زنه.. :))
با نظرت در مورد راه اندازی دور جدیدی از استبداد موافقم..این استبداد به قدری حساب شده و تمیز داره اجرا می شه که هیچ کس متوجه نمی شه..آره درسته..همون سردسته هایی که روزی تشنه حکومت بودن و با تیزبینی راه و چاه حکومت قبلی رو یاد گرفتن حالا دارن پرژه هاشونو پیاده می کنن..
این شهر نو هم که ماشالا الان انقد وسیع شده که داره همه ایرانو می گیره..لااقل از این لحاظ پیشرفت داشتیم..شاید تنها سریالی که یه ذره داشت واقعیاتو بیان می کرد ساعت شنی بود که وضع جامعه رو از دید بهزیست داشت بررسی می کرد..سر همین سریال که داشت واقعیات شهر نو رو می گفت چه بلوایی به پا شد که برای سرپوش گذاشتن و عدم خراب شدن نظام گروهی خواستار عدم پخشش شدن که نهایت ساعت پخش سریال به آخر شب منتقل شد برای در رفتن از زیر کار...!!
--
بقیه اش هم خطاب به دوستان دیگه خودتون بخونید! :دی

رضا مشتاق سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:05 ب.ظ

جناب مدیریت محترم وبلاگ، مهندس موشی
برادر انقلابی و کوکتل مولوکوف به دست

بنده در آدرس قبلی "عشق آفلاین" لینک وبلاگ را قرار داده ام_ باعث امتنان و خوشحالی خواهد بود که لینک بنده را به یادگار در بین دوستان قرار بدی

و خواهشتن با این مرخصی ما موفقت بفرمایید که سخت از امورات معشیتی و روزانه عقب مانده ام

توامان قربانتان بگردم بچسبم برقصم

داش رضا حالا که اسم عشق آفلاین رو بردی لااقل یه سروسامونی بهش بده هویجوری افتاده یه گوشه..باهااا!! :)
--
*خطاب به برادر انقلابی!!

مرجان سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:40 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

یوسف داری بهشتی ها رو مسخره میکنی ؟ دلت هوس جهنم کرده بی تربیت ؟ :دی اون لباس سوراخ سوراخی که ازش اسم میبری الان جوراب و شلواراش مد شده ((= ریش و سیبیلم مد شده این هواااااااااااااااا یا چه میدونم «لاپات» ! درست گفتم اینو ؟ :دی والا من که شقیقه نمیذارم ولی فچ کونم پسرا بهش همین میگن به یکی از مدلا نه ؟

یوسف خعععععععععععلی بودار حرف زدیا !

موشی بریم یوسفو لو بدیم :دی یحتمل ایکی ثانیه هممونو میفرسته همون سلول ملول ها که ........... اصن من گریه میخوام بکنم :(

این تیکه رو خیلی خندیدم :«از جمله همه اشون لباس های سوراخ سوراخ با این هوا(!) ریش و پشم در همه نقاط بدن!»

((=

بهشتی استعاره از مملکت گل و بلبل بود جانم! :دی
اوه از جهنم نگوووو..ما الان همه در جهنمیم خبر ندارررررری آبجی جونم!مگه نشنیدی حکومت نظامیه؟!.. =)) بله؟ لاپات؟؟ =)) منم فچ کنم تو همین مایه ها باشه..!! اصن بیخیال!! =))

اهههههههههه..وای نگو یعنی شکنجه ام می دن؟؟..می گن زمان ساواک ناخونارو می کشیدن..زنه تعریف می کرد پسره رو لخت کرد رو تخت فلزی خوابوندنش بهد زیرش آتیش درست کردن همه جا بوی آتیش بلند شد..واااای بیا با هم بلند گریه کنیم! :((

=)) =))

مرجان سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:46 ب.ظ

علیک سلام آقا رضا ..... خودت خوبی تنبل ؟ :دی
اونی که از اون وسط شلیک کرد به کله ات گیگیلی بود ((= چیه ؟ :دی

دستت درد نکنه موشی قالب رو خیلی خوب درست کردی همینجوری مد نظرم بود :) واقعا دستت درد نکنه خسته نباشی

موشی تیر خوردی ؟ الهی شکر ((=

الفرارررررررررررررررررررررررررررررررررر

*مرجان خطاب به داش رضا و موشی

به قول مهستی:نمیری الهی مرجان!! =)) =))

آقا موشه سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:03 ب.ظ

هااااااااا اینو موافقم فعلا که گند زدن به م م لکتمون

من از روی تاریخمون قضاوت میکنم من که نبودم ببینم چه خبر بوده ولی به نظر من اگه ینقلبو منقلبو انقلابو بوقلمون نمیشد سرنوشت ما هم مث کشورای همسایمون میشد حالا بماند که به قول یوسفکی الان گند زدن به درو دیوار مم لکت خدائیش حیف که امکانات نداریم بزار محموله محماتمون برسه خودمون دور همی یه منقلبه ینقلبه من یه قلیون میزنیم صفا آن

بیشترا اینطوری قضاوت میکنن حالا رو که میبینن ینقلبو منقلبو منقلاب رو کاری اشتب میبینن همه که مث منو تو دستشون تو سیاست نی تو مماغشونه =))

ترق ترغ تررغ ترق بخوابید رو زمیییییییییییین شیمیایی زدن !!!! دست نگه دارید دست نگه دارید آقا اشتباه شد این تیکه ماله دفاع یقدسته اقدسته مقدست بود مشغول باشید =))

مرجاااااااااااان کی شهید شدی نکنه آقامون تو چشمای تو هم خونده بود شهید میشی =))




ای بابا موشی تو این چیزا که لازم نیس سیاست بلد باشی..مگه همه اونایی که انقلاب کردن سیاست بلد بودن جانم؟! :دی ما همه سیاستمداریم به خصوص دخترا! =))
ینقلبو منقلبوت منو مردونده!! :))

آقا موشه سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:04 ب.ظ

آقا توجه توجه هباستون باشه کلمات کلیدی که بو میده رو درهم بنویسید یهو وبمون تحریم نکنن !!!!!!!!!!


داداچ رضا اگه کارت حیاتیه باشه برو ولی زود اعلامیه هارو به دستمون برسون =))

فکر نمی کنم کلمه های کلیدی و بودار تو کامنت ها قابل شناسایی باشن..فقط تو پست ها شناسایی می شن..!بهرحال باشه مواظبیم..ممنون از یادآوریت مدیر جون!! :دی آقا سانسور تا کی..ما آزادی می خواییم..بیا انقلاب کنیم موشی!! =))
داش رضا انقد کارش واجبه که مسائل مملکتی رو رها کرده..خدا شانس بده..حالا کی هس؟! :دی

*موشی خطاب به داش رضا

ندا سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:09 ب.ظ

به به به به به به به به به به به به به
چه عجب طلسم این وب لاگ با متنی کاملا اانقلابی شکست هورااااااااااااااااااا
ای ول به این بچه های انقلاب . چقدر پر شر و شورین و آماده
آقا ما اون موقع نی نی بودیم شکر خدا
الانشم نیست هنوز نی نی هستیم کاری به کار این انقلاب و دهه فجر و سر و ریخت ملت نداریم
اصلا چه کاریه .
یوسفففففففف مملکت به این با حالی
مملکت گل و بلبل ببین چه چه چهی میزن . بشین به قول گفتنی حالشو ببر
راستی تو دهات ما یه بشقابی میزنن رو پشت بوما بعد یه سیمی میاد از اون بالا میره پشت تلویزینو بعد یه وردی میخونن
آقا بیا و ببین. چی نشون میده استغفر الله آدم چشاش ۴ تا میشه . خلاصه برو ببین تو دهات شما همچین چیزی هست
یا نه . بیار و بزن پشت بوم این خونتون .فقط عزیزم یادت باشه بچه های مردم منحرف نشن هاااااااااااااااا
خوب دیگه برم تا رضا و مرجان و موشی کلمو نکندن
خوش باشی و .....

ندا جون مو بیچه داهات نیوم..ها والا..از کدخدای ده بپورس..ها بوخودا
مو قر و فر و بوشقاب حالیمون نیه.. =)) خیجالت دره وختر این مملکت مادر آینده ایران زمین ایجور حرف بزنه...اصن هر چی دوس داری بگو...با احمدینژاد طرفی..میتیکووومان!! =))

ندا جون من زمان انقلاب ۲۲ سالم بود..یادش بخیر..از ما درس بگیرید..زود باشید..اگه درس نگیرید با مسلسلم تیربارونتون می کنم!! =))

مرجان سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:11 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

از کبوتر به عقاب
از کبوتر به عقاب

عقاب به گوشم :دی

صدا میرسه موشیه بی تربیت ؟ برو اونوره میدون آتیش بازیه ((=
یوسف داره م ی ن ها رو خنصی !!! میکنه یکیش منفجر شد سروی رفت رو هواااااااااا ((=

کبوتر خطاب به عقاب..نه عقاب خطاب به کبوتر.. =))
حالا کبوتر کی بید عقاب کی بید؟؟
مرجان کدومشونی؟؟

مسلم مسلم سکینه!! =))

مرجان سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:13 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

موشی بیا این ندا رو دستگیر کن حرفهای مشکوک میزنه :دی
بعد به یوسف بیسیم بزن بگو ماموریت انجام شد

((=

بابا چرا شماها رفتین زمان جنگ تحمیلی؟؟..هنوز جنگ نشده که..هنوز انقلابه..جنگ بعدا اتفاق میفته..اونو بذاریم واسه هفته دفاع موقدس.. =))

ندا سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:17 ب.ظ

راستی تا یادم نرفته
چه کیفی داره یوسف نمیتوننی کامنت ها رو قورت بدی
ولی عزیزم این چند خط هم مخصوص تو...
چه شاعرانه است
وقتی شمع
به پایان خود میرسد
بی حضور گل و پروانه
و شاعرانه تر
چشمی که می گرید
بر یقینی ملتهب
از حریق ریزه باورها...!!!
ـــــــــــــــــ
خانه ی دلت آباد با عشق. همین

ندا جون بوس بوس! :) مرسی

ندا سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ب.ظ

آقا چه زود بیانیه صادر فرمودین
ای ول داره این همه جسارت و شجاعت
ما هم به رسم قدیم همسرایی میکنیم و تایید مینماییم
تکبیرررررررررررررررررررررررررررررر
ـــــــــــــــــــــ
لطف عالیتان متعالی و آرزوی توفیق حضرت والا را مینماییم
ـــــــــــــــــــــــــ

تکبیرررررر =))

ندا سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:31 ب.ظ

اواااااااا مرجان جونم دلت میاد
من بیتقصیرم بچه ی مردم رو اغفال کردن
بوس بوس اینم رشوه ما رو ندید بگیر

ندا ندا مرجان!! بیسیم زد بهت!!..من دارم مکالمات شمارو شنود می کنم.. =))

نیلوفر سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:05 ب.ظ

سلاممممممممممممممممممممممم...یه اینترنته پیزوری گیر آوردم بیام در بیافشانم!!!
چقدر قالب قشنگه!!!
انشالله تا دو سه ماه دیگه بهتون ملحق میشم!! =))
یوسف این حرفا خطرناکه حسن!!!
خب واسه همینه که الان همه با یه من ریش و پشمن دیگه!!!من خودم موهای دست و پامو نمی زنم تا معلوم شه انقلابیم!!=))

نیلو جونی چطوره حالش؟؟؟ :) چه کش اومد سلامت نیلو..پنیر پیتزا روش ریختی؟؟ =))
اینترنته چی چی؟؟..نیلو تو همیشه حرف زدنت نیاز به ترجمه داره.. :دی
آره که قشنگه.. :)
ای تنبل باز از قافله عقب موندی؟؟..معلوم هس چیکار می کنی؟..ایشالا دوسه ماه دیگه پروژه راکد هسته ایت تموم شه..شنیدم قراره کاوشگر تحقیقاتی ۲ رو قراره بسازی و به فضا بفرستی.. :دی
ای بابا کجاش خطرناکه؟؟؟؟ :))
نیلوووووو زود باش..برو موهای دست و پاتو بزن وگرنه شوهر گیرت نمیاد..از ما گفتن..دفعه بعد چک می کنم زده باشی!!

نیلو هوارتا بوس :)

نیلوفر سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:16 ب.ظ

خانما آقایون شعار ندین که من ساواکیم میزنم مقطوع النسلتون میکنما!!=))
رضااااااااااااااااااااااااااااااا...دفترچه هنوز نیومده ها...بیاد خبرت میکنم...
سارا یوسف موشی امین مرجان بیاین بغل عمو!!!=))

سلام ساواکی..توروووخووودا تووروووووخدا ما رو ببخش..دیگه تکرار نمی شه..به جون الاحضرت!! =))
همه جا می شیم تو بغلش..بچه ها حالا ۱ ۲ ۳بپرین بغل عمو...اوه!صدای آخ مال کی بود؟! =)) =))

نیلوفر سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:17 ب.ظ

بنفشه خودم چطوره؟...
شهرزادیییییییییییییییییییییییی
نگینی....
و بقیه که هنوز افتخار آشنایی باهاشونو پیدا نکردم...خوبین؟:-*

نیلو خطاب به مخاطبین!! :دی

مرجان سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:12 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

همش تقصیره این موشیه خیر ندیده اس که جنگ راه انداخت ! دم بریده ، ورپریده ، بی تربیت ((=
یوسف بیا به موشی سوسکه سمی بدیم (غشمولک)

ندا جون گرفتم .. برو که آزادی ((=

به بههههههههههههههههههههههههههههههه
نیلو غرغر خانومم اومد ((= کدوک گوری قایم شده بودی نیلو ؟ :دی

وای حرف بدی زدم

الفراررررررررررررررررررررررررررر

این موشی نکه همیشه در حال جنگ با پیشی هاست اینه که فک کرده ما هم جنگ داریم!! :دی
می گم مرجان جون تو که دستت تو آهنگ ایرانیه بی زحمت یه چندتا آهنگ شاد و قردار پیدا کن بزاریم به عنوان آهنگ وبلاگ..!نظرت چیه؟! :دی
وای مرجان این لینک آهنگ جوادی باباکرمی که گذاشتم رو جون من گوش کن! =))

پدر سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:15 ب.ظ http://father78.persianblog.ir

زدی به سیم آخر...

آره دیگه پدر جان..واسه تنوع روحیه لازمه!.. :دی

آقا موشه چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:12 ق.ظ

بووووووووووووووم مرجانی تو روحت م ی ن هارو جلو پای خودمون کاشتی =)))))))

چشمم روشن ندا جون حالا دیگه بچهای اینجا رو منحرف میکنی :دی عزیزم بیشتر توضیح میدادی =)) آقا آنتن ما ریخته به هم درست نمیگیره کدوم سمت بچرخونم بهتر میشه =))

به به نیلوفرم که اینجاست چشمتون روشن خانومی کجایی تو
ساواکیییی تروریست =))))))
شهرزادو گول نزنی خائن =))
آقای پدر کدوم سیم آخرو میگی !!!!!!! مرجان با توعه :دی

سروی کجائیییییییییییی ؟؟؟؟؟

موشی م ی ن چی چیه؟ مین هات همه از هم پاشیده اون وخ ممکنه کار نکنن هااا!..مین که کلمه مستهجنی نیس آخه! :دی
بووووم.. صدای چی بید؟ =))
همه به گوش که موشی چند نفرو احظار کرده...! :دی

شهرزاد چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ق.ظ http://shahrzad91r.blogsky.com

سلامممممممم بر آقا یوسف گل:
خووبی عزیز؟؟؟
یوسف جان حرفات بو داره...
ولی من کاملا با شما موافقم...و با فکر کردن به این جور چیزا بیشتر آدم حرص میخوره...
یوسف جان از آشنایی با شما خوشوقتم...
از موشی هم بابت قالب زیبایی که درست کرده نهایت تشکر رو دارم...
ممنون عزیز...
فدای تو...
یا حق!!!!

سلام بر خانم خانما..شهرزاد خانم گل و گلاب..خوبی؟؟؟‌:)
می سی!
گاهی آدم ندونه راحت تره ولی چه می شه کرد..زندگی شهری مساوی هستش با مشغله فکری..!
موفق بوشی

*بقیه اش هم خطاب به موش موشی

سروناز چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:21 ق.ظ

سلام
انقلاب تا چند سال اولش خوب بود ولی حالا...
از همه نظر افت داشتیم.
از نظر راه ها و جاده ها از نظر سینما و تلوزیون. از همه و همه
من نمی دونم چرا اینهمه ما برای چیزای گذشته جشن می گیریم
چیزایی که دیگه نیست. خب اییییینهمه که چشن و پایکوبی نمی خواد.

صدتا سلام..
آره منم همینو می گم..همه چیز انگار اولش خوبه..بعد دیگه تکراری می شه..اگه هم تکراری نشه انقد به سکل های مختلف درش میارن که فاتحه اش خونده می شه!!..
جشن گرفتن برای چیزای گذشته بد نیست..اما این که خیلی آرمانی و شعارگونه نشونش بدن برای سرپوش گذاشتن رو مشکلات حاضذ یه جورایی گوشش بازه!!

سروناز چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 ق.ظ

دوباره سلام
به همه و همه سلام
ولی خداییش ای ول به یوسف بحثش به موقع و جالبه.
ای ول ای ول دستت درد نکنه.
بعدشم اینکه قالبه خیلی خوشگله موشی جون
همین خوبه
تاریکش نکنی هااااااااااا

می سی خواهر کوشولو
بقیه اش خطاب به قالب ساز! :دی

سروناز چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ق.ظ

سلااااااااااااااام اقا رضا
چاکرتیم بامرام
چای می خوری اقا رضا؟
بیارم برات؟
راستی یه سوال فنی
کسی می دونه این داداش کوچولوی ما کجاست؟؟؟؟؟؟
داداش امین رو می گماااااا

*اینم مال داش رضا و داش امین!

سروناز چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:54 ق.ظ

وااااااااااااای من الان تو هوام
وایییییییییییییییییییییی دارم پرواز می کنم
مرجاااااااان آخرش منو کشتیی
تو چشای جدس منو نیگاه کنین اگه نوشته شهید تا من نیام دیگه
موشیییییییییییییی منو فرستادن که اطلاعیه پخش کنم حالا تیر خوردم. منو می خوان بفرستن زیر تانککککککککک
موشییییییییییی من انقلاب نمی خوام من نمی خوام بمیرممممممممم

سروی جون شهید نشو هنوز خیلی لازمت داریم..
انقلاب نمی خوای؟باشه چون تو گفتی می گم انقلاب رو متوقف کنن!! =))

*+*+*سارا*+*+*+ چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ب.ظ

مرگ بر شاه... :| مرگ بر خودت :| :دی:-سوت

راستشو بگو..شاه چیکارت بود مگه؟! سوت =))

نگین چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:37 ب.ظ

اولا من تنها کسی رو که فقط فکر میکنم ٬ هنوزم مطمئن نیستم که واقعا نیتش خیر بوده خمینیه
البته من فکر میکنم فقط اون قصدش و نیتش خوب بود
ولی کردنش توی یه خونه در بسته بعدم که فوت کرد !!
خوب بعدم معلومه پسرش مرد ! و بعدم اونای دیگه اومدن روی کار
راستش هر چی فکر میکنم نمیدونم چرا بهش میگن امام (!) خمینی ؟ اون که فرستاده الهی نبود ... واقعا هم امام نبود ... فقط یه انسان درستکار بود !! دلیل نمیشه امام باشه

اگه الان مردم اراده اون موقع رو داشتن !
بی خیال بابا ...
اون بابا کرم رو بچسبین
اینو واسه داداچ رضا گذاشتی یوسف
داداچ بیا وسط تا اونای دیگه هم خجالتو بذارن کنار بیان
اون کلاتم بیار ... همونی تو عکسات هست ...
کلاهتو میدی من ؟ من اون کلاهو میخوام .. خوشمله ....

..در خوب بودن خمینی شکی نیست..اما نباید فراموش کرد پشت پرده هارو و همه اونایی که در کنار خمینی زحمت کشیدن برای این انقلاب اما هیچوقت اسمی ازشون برده نشد..
اونایی که تشنه قدرت و حکومت بودن مثه اغلب اینایی که الان می بینیم همه خوبارو از صحنه خارج کردن تا بتونن همون طعم خوشیو بچشن که شاه می چشید و ازشون دریغ شد!!..
خوبا یا ترور شدن یا رفتن زندان یا کلا خودشون دست از سیاست کشیدن..مردم هم کاری نمی تونن بکنن!..مگه مردم زمان شاه چیکار می تونستن بکنن؟..باز باید صبر کرد تا یه خمینی دیگه بیاد تا ترتیب اینارو بده!! =)) نمی دونم..اما اگه دقت کنید تو دنیا همه حکومتا فاسدن!..کلا دین با سیاست هیچ وقت هماهنگ نمی شه..مگر این که حکومتی وجود نداشته باشه و بشه همون جمهوری اسلامی که بعد از فوت امام و گوشه نشین کردنش این هدف به رویا تبدیل شد و الان فقط داره اسمشو یدک می کشه..از وضع اقتصادی و فرهنگی و سیاسی می شه خوب اینو فهمید!!....

*بقیه اش هم مال داچ رضا..
نگین اون کلاهو باید به منم بدی وگرنه ترورت می کنم!! =))

نگین خطاب به موشی چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:40 ب.ظ

قالب قشنگ شده موشی
مرسیییییی

راستی یه سوال موشی .
میگم من که الان عضوم خوبببببببب
ولی وقتی میرم توی مدیریت وبلاگ خونه ما
این گزینه ها هست
یادداشت جدید
یادداشت های منتشر شده
یادداشت های چرکنویس
یادداشت های حذف شده

همین
واسه بقیه هم همینطوره ؟
اون نظراتو و پاسخ بهشون و اینا فقط واسه مدیره ؟
خوب نمیدونم
یکی واسه من توضیح بدهههههههههههههههههههههه
منتظرم

*موشی نگین کارت داشته بید!!

آره نگین جون واسه ما هم همینطوره!
نظرات و پاسخ و اینا برای ما هم که هس..در همون قسمت یادداشت های منتشر شده!!هوم!! آره موشی؟؟..

ندا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:44 ب.ظ

اینم کامنت مخصوص برای آقا موشی
چی چی رو بیشتر توضیح بدم هااااان
اصلا تو خجالت نمیکشی تحویلت بدم منکراتی ها
آهایی ملت یکی بیاد اینو بگیره
عزیزم ما نیست توبه کردیم و حاج خانوم شدیم خیر سرمون دیگه ماهواره نگاه نمیکنیم یعنی میبینیم ها ولی خوب شما فکر کن نمیبینیم چطوره؟
در ضمن تو این خونه چند تا مرد ریخته مثلا از من میپرسی کدوم وری بچرخونی . ولی خوب یه کوچولو راهنمایی رو میکنم
اما نمیکنم که دلتم بسوزه
و اماااااااااااااااااا
جناب موشی اسم شریفتون لطفا
اگه نخوایی به اسم صدات کنم جای این موشی یا خط ممتد میکشم یا نقطه چین میزنم . گفته باشم
یعنی چی آخه. ببین من چه اسم قشنگی دارم مثل خودم چه نازه. خوب شما هم اسم داری. دوست دارم به اسم صدات کنم
پس لطف میکنی و اسم قشنگتو بهم میگی جای این موشی
میبوسمت . فعلا

*حاج خانوم خطاب به موشی

*+*+*سارا*+*+*+ چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:48 ب.ظ

مرگ بر شاه... :| مرگ بر خودت :| :دی:-سوت

تکراری بید! :دی

*+*+*سارا*+*+*+ چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:52 ب.ظ

به به به


سلام به بسیجی های فعال و ارگان های مربوطه.

:( حیف از اون همه شکوه و عظمت ۲۵۰۰ساله که افتاد دست کلی موجود ریش و پشم دار به نام : آخوند ها.....

ای ..... به روح این نظام و ... :| آقا هیچی نمیگم اصلا...یوسف...تو هم بند کردی دهن من رو باز کنی ها:|

به به به..الاحضرت آخ ببخشید سارا اومد..از جلو نظام..صاف بایستید شاه سارا اومد..دستشو بوس کنید.. اگه سارا شاه می شد می شد حکومن ۲۶۰۰ ساله..فک کنم اون وخ سارا دستور می داد تیغ و ریشتراش مجانی اعلام بشه یا حتی دستور اعدام آخوندها رو صادر می کرد!! =))
سارا چخد دلت پره..بیا خمینی بشو مارو نجات بده..بیا انقلاب کنیم..
شعارارو تنظیم کن بریم وسط بزرگراه بشینیم انقلاب کنیم!! =))

*+*+*سارا*+*+*+ چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ب.ظ

نیلی...اگه بعد از اون پرش جانانه ای که ما چند تا به بغل تو داشتیم زنده موندی....لظفا بیا بغلم...اگرم که مرحوم شدی...میشی شهید راه انقلاب.. خوشا به سعادتت.


................


سلام عرض شد آقا رضا....همراه با عرض ادب اضافه.


........................

موشی مرسی بابت قالب ....

نیلو احضار شدی به بغل! :دی
به فاتحه واسه شهیدان این وبلاگ بفرستید!! :))

بازم خطاب به مهستی.الهی نمیری! =))

*خطاب به موشی

*+*+*سارا*+*+*+ چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:01 ب.ظ

:او :او :او << =))


مرجاااااااااااااااااااااااااااان....

تا اونجا که سواد من میکشه خنثی رو اینجور مینویسن بخدا ... خنصی چیه؟


=))))))))))))))))))))))))))))‌آاااااااااااااااااااااااااااااای...دللللللللللللللللللللللللللللللللم

همه اشتباه تایپی می کنیم..همه اش تقصیر آموزش پرورشه..دیگه نمی شه تحمل کرد.. باید انقلاب کنیم!! =)) بهانه گیر اومد!! =))

آقا موشه چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:42 ب.ظ

خندهههههههه
آقا تقصیر این مرجانه مین رو جدا نوشت گفتم لابد زشته =))))))

***************************
خواهش میشود حالا چون همه میگن قالب قشنگه همین بمونه دیگه دم همگی گرم قابلتونو نداره بووووس

***************************
سارا تا رو منبری بگو حکم بعد از نهار چیه :دی

***************************
سروی جون میسی گلم نه سروی جون تو چشای مرجان نوشته بود ولی مرجان جادوگری کرد افتاد تو چش من آقا یه داوطلب بیاد این مقامو از تو چش من دربیارهههههه مرجان خیلی خبیثی الان یه مین میزارم زیر پات =))

***************************
آقا این شهرزاد جون دوست خوبمون که دختر دائی نیلو هم میشه تو وبش داستان 1001شب رو مینویسه از علاقمندا دعوت میشه برن بخونن حالشو ببرن :)

***************************

آی صفا آهنگت لوتی باباکرمو عشقه یکی بیا وسط با من برقصه !!!!!

***************************
باباکرمو عشقه! =)) آهاااااا موشی قر کمرو بیشتر کن..کمر نیس که لامصب.. فنره!! =))
بکس بیایید جوادی در کنیم کمی بخندیم!!..... =)) =))

آقا موشه خطاب به نگین چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ب.ظ

قربونت بشوم قابلی نبید
نگین جون درست غزیزم همین چهارتا گذینه میاد
از سرتم زیاده :دییییی
نه از همه همینطوریه
چون نظرا تائیدی نیست قسمت نداره باید بری تو قسمت یاداشت های منتشر شده بعد این گوشولیش رو نظرات کلیک کنی بعد تا باز شد یکی یکی جواب بدی دیگه تائیدو اینا هم نداره اوکی ؟
اووووووووووووو مظلوم گیر آوردی چیو جواب دادن واسه مدیره =)) ماله خودته کتکله بیمغز =))
کجایی تو کارت دارم

آقا موشه خطاب به ندا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:44 ب.ظ

اینم ویجه نداجون
واااااااااااه منکراتی رفیق خودمه کاکو مگه نه یوسف :دی
اهکی زرنگی خودت بیا منو بگیر :دی
هاااااااایعنی من حاج آقا شدم نباید ماهپاره نیگا کنم سووووووت اوووووووم خوب موشی عمری هویجوری شتر ندیدی گردو رد کن بیاد =))
وااااااااه تا یه شیر زن هست که آدم سراغ مرد نمیره حالا صداتو کلفت کن بگو دیگه =))

اووووووووووووم اسم من ؟؟ والا من تا یاد دارم اسمم آقا موشه بوده :دی مگه نه بچها ؟!!!
اصلا صب کن مینم مگه اسم من چشه آقا موشه به این نازی خوچکلی چشه ؟؟
فدااات بووس

مهسا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:45 ب.ظ

سیلام !...
خوبه دیگه حرف دل اکثر جوونارو زدی حالا از ما که گذشت من از اون دنیا کامنت میدم
ولی نه خدایی خیلی خوب بود ، بید و ... .
خیلی خب دیگه فعلا !... ولی خدایی خیلی راحت حرفا رو زدی ( نوشتی ) وبتونو نبندن ؟:-(
فعلا !...

صدتا سلام!...
ای بابا مهسا جون خوش به حالت..می شه از اون دنیا برامون یه کم بگی =))
نه نمی بندنش..غیلط کردن.. =))
فعلا.. :)

نسی جوون چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:48 ب.ظ http://lovelytimes.blogsky.com/

به نام خدا
دینگ دینگ..........
من اومدمممممممممممممممممممممممم
اینجا بدون من چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
موشی به نظر من اصلا قالب خوشکل نشده.....
اه اه اه قبلاناااا سلیقت بهتر بودااااااااااااا:دی
خوب یوسف جان من از نوشتت چیزی نفهمیدم:دی
البته ببخشیداااااااااااااااااااااااااا
خوب دیگه من یکم کند ذهنم:خندهههههههههههههههه
واسه همینه هر چیز و باید واسم توضیح بدن:خندهههههههه
ولی خوب در کل خسته نباشی......
مگه یه نسی چه میدونه نمی دونه دیگه :خندههههههههههههه
یا حق!

بفرمایین در بازه...مثه این خونه های داهات!! =))
خوش اومدی..
این جا به مناسبت دهه فجر چلوکبــ.. نه!کوفت هم نمی دن!! =))

*خطاب به موشی و قالبش!!

نسی جون اعتماد به نفست منو مردونده..!..چندبار دیگه بخون شاید آمپرت رفت بالا فهمیدی یه چیزی!! :دی

غریبه چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:01 ب.ظ

سلامی چو بوووی خوش جوراب بنفشه ، قرمزه ، قهوه ایه و ... خلاصه رنگین کمانه !!
((از اون جا که مدت مدیدیست لیاقت کامنت گذاشتن نداشتم ، برای همین با اجازه رفقا از همون اول شروع می کنم به گفتن تا ...))

همون طور که از سلامم پیداست، آغاز بیانات شیوام بر میگرده به آبجی بنفشۀ لوس و ننر و بچه ننه (!) که فکر کرده با نیومدن و فراموش کردن ما میتونه از سر زبان ها بیفته ؛ در حالی که باید عرض کنم .. زهییییییی آبجی ، اونم از نوع خیال باطلش !! شما بی جا ، با جا ، یک جا ، نیمه جا و حتی نصفه جا فرمودید که تصور خداحافظی رو از مخیل تون گذرونده و به بیرون تخلیه کردید .. بدان و آگاه باش که این کارها ماله اتاق اندیشه (!) است و بس ، نه وسط خونه !..
لطفا این قدر هم روی اعصاب ملت پیاده روی نکن و تا با حرکات موزون مشت و لگد ، به شکل مسالمت آمیز به خونه برت نگردوندیم، خودت به زبان خوش برگرد چون احتمالا اون موقع به جای بنفشه مجبور میشیم بهت بگیم کبوده (!) در ثانی، شما فکر آبروی نداشته ما رو نمیکنی ؟!.. اگه فردا بروبچ نیروی انتظامی ، نیروی دریایی، هوایی ، فضایی ، زمینی ، زیر زمینی و کلا قوای 5 گانه آمدن در خونه مون و بهمون گفتن که آبجی تون فراری شده ، بهشون چی بگیم .. اصن چی میتونیم بگیم (؟!)
آفرین دخمل خوب .. حالا وقتشه که از خر شیطون و سایر نفربرهای اهریمن پیاده بشی و سوار بر مادیانی به نام خانه ما، پله های ترقیت رو یکی پس از دیگری طی کنی !!.. بیا که من و سایر خواهر و برادرهات تو خونه چشم انتظارتیم و حاضریم که تا آخر ناکجا آباد همراهیت کنیم .. بیا و بیش از این خودت رو تنها نکن !!
---
و اما اندر احوالات پست جدید ...
خیلی مخلصیم یوسف داداش ؛ میبینم که بالاخره مرشد این جماعت خودشیفته شدی و زنگ آغاز به کار خونه مون رو به صدا در آوردی تا همه یکی یکی بپریم تو گووود .. دستت درد نکنه داداش ..
راستش رو بخوای، در حال حاضر اون قدر درگیر عصر بعد از انقلاب هستم که نمیدونم در مورد خود انقلاب چی باید بگم !!.. فقط میدونم که خوبی ها و بدی هاش آن چنان با هم قر و قاطی شدن که حتی خود کسانی که انقلاب کردن هم توش موندن !! چند وقت پیش یه بنده خدایی که سن پدر من و شما رو داره، در حالی که به شدت از دست بی سامانی های مملکت اعصابش به هم ریخته بود ، گفت : «خیانتی که ما به نسل بعدمون کردیم، در طول تاریخ بی نظیره !! ببین مملکت رو به دست کیااا سپردیم ..» و از طرف دیگه ... (البته اگه طرفی باقی گذاشته باشن!!) فعلا چیز دیگه ای در گوشه و کنارهای مخ خالیم پیدا نمی کنم جز این که مثل ننه بزرگ ها بگم : آخر و زمووووووونه نـــــنــــه !!!
---
عرض ادبی هم دارم به طول معرفت آقا رضا تا بداند و آگاه باشد که.. خیلی خیلی کوچیکشیم . از این که در جملاتت از داداش کوچیکه هم یادی میکنی، زیادی ذوق مرگ مولک از خودمون در میکنیم داش رضا ... دم شما گرم !!
---
یادی هم می کنم از زنده یاد نیلوفر (!) که به دلیل جا نشدن تو بغلش ، مجبور شدم بپرم روی گردنش و نمیدونم چرا از اون به بعد یه جورایی زیادی ساکت شده .. البته از اون جایی که نفس کشیدن هم یادش رفته ، به نظر میرسه که خوابش برده باشه :دی
---
راستی آبجی کوچیکه (سروناز) ، داداشیت رو به دلیل نقص فنی بردیم تعویض روغنی (!) البته بعدش متوجه شدیم که بنزین تموم کرده و چون خیلی زاقارت (زاغارت، زاقارط، زاغارط، ضاغارت، ضاغارط، ضاقارت، ضاقارط و ظاقارت، ظاغارت، ظاقارط، ظاغارط و ... «حدودا هفت هشت ده حالت دیگه هم میشه بنویسیم که در حال حاضر ازشون صرف نظر میکنیم!!») بییید، بهش کارت سوخت هم ندارن ؛ برای همین فعلا گذاشتیمش توی پارکینگ خونه مون که واسه خودش خاک بخوره :))
---
یه سلام کوچولو هم میکنم به موشی خان و به خاطر اینکه دستی به سر و روی خونه کشیدن ، ازشون تشکر میکنم .. به سایر رفقا هم به دلیل ضیق شدید وقت و نبود جاااا، جمیعا سلام می کنم تا به زودی ...

یا حق

چه سلام خوشبویی..به به..ب ب به به!! =))

*خطاب به بنفشه و جوراباش!!
راس می گه دیگه کجایی آبجی بنفشه؟!..چششششششش!! :(

جماعت خودشیفته!! =)) آقا این اعتماد به نفسمون(در حد تیم ملی!!)مارو کشته..ها والا!! =)) ایول ایول!! :پی
چی بگم مادر!..دس نذار رو جیگرم!(بی ادب!)ما غیلط کردیم انقلاب کردیم..مجبور بودیم دیگه..جو مارو گرفت..فچ کردیم رئیس جمهولی چیزی می شیم که نشدیم خبر مرگمون..حالا هم فقط بلدیم بریم راهپیمایی و مشت و لگد به آملیکا بزنیم . به سلاح نداشته اتمی و هسته ایمون دلخوش باشیم..!هیییییییی! :((
اما خداییش خیانت شد به ما..لااقل به جرات می تونم بگم به ما جوونا خیانت شد..آقا وضع مسکن..ازدواج کار آموزش همه اش مزخرفه..به هیچی نرسیدیم جز حسرت!!..من رفتم انقلاب!..آقا دربست.. =))


*داش امین خطاب به زنده یاد نیلو(فاتحه لطفا!!) و خواهرکوشولو و موشی

مونا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام به همه
خوب هستید؟
چه خبر؟
آقا رضا ببخشید شما کی هستید!!!
من نمی شناسمتون.همه می شناسندتون!
حالتون خوبه ؟

از همه خواهش می کنم 50 بار بیاین تو وبلاگ من تا بازدیدکننده ها 1000 تا بشه.
راستی آقا رضا من اومدم تو وبلاگتون سر در نیووردم!×
من دیگه برم
تا دوباره...

همه: بلههههههههههه خوب هستیم! =))
تو خوبی مونا جون؟

*مونا خطاب به داش رضا

رضا یعنی یعنی یه داداش خوش مرام..
داش رضا خودتو مووعرفی کن و بگو می خوای چیکاره بشی؟.. :))
بی نام خوودا یادت نرره! :دی :دی

*+*+*سارا*+*+*+ چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:52 ب.ظ http://saaaraaa.blogfa.com

موشی...بکش عقب ببینم...مگه خودت خواهر و مادر نداری که هی دست من رو میکشی؟

چقدر مردم روشون زیاده بخدا...

اههههههههههههههههههههههههه....نکن یوسف...اصلا خوشم نمیاد با تو برقصم...اونم با این جوادیا و باباکرمی ها...یه کامران هومنی!
آمویی!
کامرون کارتیایی....

اه....آهنگ قحطی ب.ود؟

باشه باشه...حالا که اصرار میکنین...قربون داداش...اون لنگ رو بده من کمب میخوام تکی داش مشتی برقصم.
------------------------------

اعوذ بالله من الموشی الرجیم...بسیم الله رحمن الرحیم.
احکام بعد از نهار عبارتند از:
این احکام دو نوع داره:
اگه روی میز و صندلی نهار میخوری که هیچ...ولی اگه روی زمین غذا میخوری باز دو راه داره:
اگه روی زمین توی بشقاب های چینی غذا میخوری...که هیچ..ولی اگر توی بشقاب های آرکوپال غذا میخوری باز دو راه داره:
اگه توی آرکوپال های ساده غذا میخوری...که هیچ...ویلی اگر توی آرکوپال های گلدار غذا میخوری باز دو راه داره:

اگر توی آرکوپالهای گلار فرانسوی غذا میخوری...که هیچ.

ولی اگر توی آرکوپالهای گلدار چین و تایلند غذا میخوری باز دو راه داره:

اگه توی آرکوپالهای گلدار چینی غذا میخوری که هیچ.
ولی اگه توی آرکوپالهای تایلندی غذا میخوری باز دو راه داره:
اگه توی آرکوپالهای تایلندی با قاشق چنگال غذا میخوری که هیچ...

ولی اگه توی آرکوپالهای تایلندی با چوب چینی غذا میخوری باز دو راه داره:

اگه توی بشقابت با چوبهای چینی از نوع گردو غذا میخوری که هیچ.

ولی اگه باچوبهایی که از درخت کنار بدست اومده غذا میخوری باز دو راه داره:

اگه با چوبای درخت کناری میخوری که بو داده شده باشه که هیچ..

ولی اگه با چوب های بو نداده میخوری خوب باز دو راه داره:

اگه با چوب بو نداده خوردی و دلدرد گرفتی که هیچ...

ولی اگه با چوب بو نداده خوردی و مردی باز دو راه داره.

اگه به سلامتی مردی و تو آب افتاذی و به دریا رسیدی و غذای کوسه ها و نههنگ ها شدی که خوب...خدارو شکر...هیچ...ویلی اگر توی صحرا افتادی و مردی باز دو راه داره:

اگه تو صحرا بین شن و ماسه افتادی و بعد از میلیونها سال تبدیل به مواد نفتی با ارزشی شدی.. که خب خدا رو شکر...هیچ...

ولی اگه توی یه دشت افتادی و مردی و خاکت کردند باز دو راه داره.

اگه دلشون سوخت و یه جای دوری خاکت کردند که خوب خداروشکر...هیچ

ولی اگه وسط دشت خاکت کردند باز دو راه داره:

اگه خاکت کردند و کرما خوردنت که خدا رو شکر... هیچ...
ولی اگه کرما نخوردنت باز دو راه داره:

اگه تبدیل به خاک شدی و برا همیشه خاک موندی که خدا رو شکر ... هیچ...
ولی اگه یهو ناغافل زد و ازت یه گیاهی چیزی رویید باز دو راه داره...
یا این گیاهه بزرگ میشه و همیشگی میشی...یا اینکه ککوچیک میمونه و یه خری...گاوی ... چیزی که از بغلت رد میشه میخوردت که بازم دو راه داره:

اگه تو شکم خره جزو ویتامینها بودی و جزب شدی که هیچ...

ولی اگه جزب نشدی و یهو خره تو صحرا معدش رو خالی کرد و انداختت بیرون اونموقس که هی میزنی تو سرت و میگی چه غلطی کردم که احکام غذا رو خواستم بدونم...ولی دیگه کاری ازت بر نمیاد چون همون ... میشی که ... :|‌=)) =)) =))


---------------------

=)) حرییییییییییییییییییییییف میطلبییییییییییییییییییم :>

سارا جون درگیری؟..اول که کارتیو می خواستی حالا لنگ می خوای؟؟!
هاا بیا وسط..دددد اون لامصبو قرش بده بینیم..هرررررر=)) اه اه اه چه جوادی شد..=))

سارا خطاب بــــــــه......بوووق بووووق بوووووق شارژ ؛خطاب؛ شما به پایان رسید..لطفا مجدد تکرار نفرمایید این واژه را!! =))

ماشالا سارا جون چه پرچونه ای..بیچاره موشی که باید این صد خط کامنت تورو بخونه..وسط راه سقط می شه..والا کشته شدن به دست پیشی خیلی بهتر از کشته شدن به دست تویه.. =))

هاااا نفسسسس کششششششششش :))

مرجان چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:17 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

به بهههههههههههههههههههههه آخ جون داداش امین
خوش آمد میگم داداش کوچیکه :) کجا بودی تو ؟ رفته بودی یللی تللی ؟ :دی

سارا میام خفه ات میکنما ! من اون خن ..ثی رو عمدا نوشتم خنصی که نکنه وبلاگمونو به خاطر مسائل امنیتی جنسیتی فیلتر کنن ((=

موشی و یوسف بیان کمیته انضباطی ! بی تربیتا :دی

نکنه توام می خوای به وسیله این مراحا سه گانه ادبون کنی؟ :دی
ما کارمون از این حرفا گذشته..حالا رشوه بدیم آزادمون می کنی؟؟! =))

مرجان چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:32 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

یوسف این باباکرمت خیلی باحاله :دی

آههههههههههههههههههههه
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای ((=

=)) اینو لینکو دادم به ای کی از دوستان طفلی از خنده از صندلیش افتاد پایین!! =))

مرجان چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:35 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

یوسف سارا و موشی رو وللش :دی
بیا منو تو برقصیم ((=

یوسف فرار که نیلو ساواکی از یه ور ، اون آق رضا اخموئه غیرتیه با قمه از یه ور دیگه رسیدن ((= سقطمون میکنن

((=

خدا به دادم برسه داداش امینم که اینجا بود من حواسم نبود :دی

داداشی والا این یوسف منو اغفال کرد .. هی چشمک میزد برام ((= اصن یوسفو بکشش :دی

مرجان جون من که نشستم تو هنوز آهنگ هم تموم شده داری قرش می دی..بابا بسه.. =))

سارا تو اتاق خودش آهنگ کارتیو گذاشته یه عده دارن اون جا می رقصن..داش رضا مهستی گذاشته داره قر می ده..مام این جا باباکرم گذاشتیم..صدای نانسی هم داره از تو اتاق نیلو میاد..همه دلشون خوشه..دارن می رقصن.. =))

فاطیماـ دبی چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:45 ب.ظ http://www.psy133.persianblog.ir/

ایول

ایولی از خودته فاطی جون..
دبی چه خبر؟؟ :دی

ندا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.daftarezendegi.blogsky.com/

یوسف خدا بگم چیکارت نکنه
استاد اعظم شما که اینقدر دم از منکراتو نکیر و منکر و امر به معروف و نمیدونم تاکتیک و حمله و پاتک و هزار درد بی درمون میزنه این وسط این نی ناش ناش چیه؟؟؟؟
ببینم خداییش روز ولنتاین میخوایی به کی کادو بدی؟
لابد به روح این بابا. درسته؟
تو که تارک دنیایی و قید همه چی رو زدی واسه چی حرص ادمو در میاری و از این حرفا میزنی ؟ حالا این (سه نقطه... ) بگه باز یه چیزی. بس که هارت و پورت داره بچم همین روزا دست یکی رو هم میگیره و میبره خونش تا اهل خونه رو دق بده مگه نه
راستی فهمیدی کیو میگم دیگه

آهایییییییییی اهل خونه شما ها واسه ولنتاین چه برنامه ای دارین. پست بعدی ماله مرجانه درسته؟
مرجان جونم موضوع تو هم لابد همین روز عشاقه دیگه نه؟
عزیزم سوژه ی جالبیه. میشه تااااااااا سال دیگه دل داد و قلوه گرفت. نیست این شازده ها همشون نی نی تشریف دارن
با یه پستونگ اونم از نوع قرمزش راضی میشن
الهی بگردم چقدر معصوم و مظلومن مخصوصا این (... )
آقا این رضا جون من کی مینویسه ؟؟
خوب دیگه فکر کنم اینجا پانسیونه و ما هم مهمون افتخاریو دائمی و زورکی . پس فعلا

ندا جونم ما هم دست پرورده همن نظام هستیم!!!..بیرون امر می کنیم این جا نهی می کنیم!!! =))

رو والنتاین می خوام به روح این بابا کادو بدم!! =)) اهههههه!! :دی
می خوام به تو کادو بدم اصلند..چی می خوای حالا؟..تو روز ولنتین و تولد و مناسبت حالیت نیس..فقط کادو می خوای..!خب همینو از روز اول می گفتی!!..
مرجان فعلا رفته کادو بخره..سرش شلوغه.. :دی

خله خب ما نی نی..شما مادر بزرگ!! =))
مامانی بغلم می کنی؟؟ =)) =))

داش رضا هم فک کنم با معشوقه اش الان جزایر قناری باشن به مناسبت والنتین!! :)

مهسا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:04 ب.ظ

قسمت دومتم خیلی باحال بود ، بید و ...
خب خدایی جواد تر ( به اصطلاح خودمونیای اون دنیا چوات تر)از از اون آهنگه نبود به خصوص آخرش !...
خب دیگه از صبح تا حالا حضور ذهن ندارم !...
فعلا برم سنگین ترم !...
فعلا !...

مهسا جونم حالش چطوره؟؟؟..
باحالی از خوتان بیده!..

آره بابا آخر اون آهنگ که همه نفس کم آوردیم..آبجی مرجانم که رو مبل ولو شده منم به طرز فجیعی رو زمین افتادم!! =)) تا ما باشیم جوادی در کنیم!! =))

بعد از حضور ذهنت منتظرت هستیم! :دی :)
فهلند..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد