چند سال بعد از خونه ما
خونه ای که به معنای واقعی یه خونه بود برا هممون
راستش من همیشه ته دلم این باور رو داشتم که یه روز بتونم شماها رو ببینم
ولی الان همه باورام رو گم کردم
زندگی با خونمون زیاد مهربون نبود. شایدم ماها نبودیم
اما به اطمینان و قاطعیت تمام میتونم بگم که وقتی بودیم بهترین بودیم.
حسی که تو دلامون بود واقعی بود.
همه چیز واقعی بود...
نمی دونم چی شده که بعد از چند ساااال اومدم و اینا رو نوشتم. شاید به خاطر یه حس دلتنگی که هر وقت یه وبلاگ نویس رو میبینم تو دلم اوج میگیره.
راستش خیلی وقتا با خودم میگم دوباره برم سراغ وبلاگ خاک خورده خودم و دستی به سر و روش بکشم ولی این فکر منو باز میداره که اگه نوشتم کی میشه برادر غریبه من کی میشه پدر دکتر من کی میشه عمه حیتای من کی میشه موش موشی من کیا میشن خواهرای من مرجان و بنفشه و سلی و مونا و سارا و شهرزاد قصه گو نیلوفر و لیلا
و کیا برادرای من یوسف و فرزاد و عادل
و دیگه عموی گلی به اسم حاج رضا مشتاق ندارم...
سلامممممممممم.....من اومدمممممممم...کسی اینجا نیست؟بیاد از خودتون به من خبر بدیییییییییین....زوداااااا
سلام سروی جونم
و هنوزم گیگیلی دوستت داره
من هستم ، ما هستیم ، یعنی همه هستن ، اما دیگه دلامون نزدیک نیست دوره ! مطمئنم گهگاهی توی خاطر هممون روزگار خوشی که با هم داشتیم از دور یه سویی میزنه و میره ، ولی گرفتاریهای و مشغله های ذهنی سستمون کرده ! فقط همین
هنوزم من آبجی بزرگت هستم
سلام نیلویی جونم
پس هنوز زنده ای ! خب بسی شادمان گشتیم
سرونازززززز
خواهر کوچولوی من
دلم برات تنگ شده خیلی آجی.
منم خاطرات خیلی خوبی از همتون دارم هیچ وقت یادم نمیره
بدترین لحظه هامو اینجا به بهترین لحظهام تبدیل میکرد
دوستون دارم
مرجاااااااااااان کجایی تووو فیس هم که نیسی
نیلوووو
میگم اینجا که خبرمون نمیشه لااقل بگین کجاها هستین فسبوک ویچت وایبر واتس اپ کجااااا؟
هرکی هرجا هست به من خبر بده با این ای دیم
abbasfathi9
بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذبالله منم شیطان رجیم
اینجانب از این تریبون سال نو را به همه ی دوستان و عزریزانی که در قید حیات هستند تبریک عرض می کنم و برای فوت شدگان آرزوی رحمت و مغذفت الهی دارم
انشاء الله همه ی اونایی که الان جوان و سرزنده هستند سالی خوش همراه با لذت ها و آرامش داشته باشند
و اونایی هم که به هر حال مثل ما به میانسالی رسیدن و در مسیر کهن سالی قرار دارند ، مرگی با عزت و ارامش عطا بفرماید
آمـــــــــــــــــــــــین
ر.مشتاق
چند شب پیش خواب دیدم یه مطلبی میخوندم که قرار بود مخالفا و موافقای اون مطلب اسمشونو بنویسن ! خواستم اسممو بنویسم دیدم اسم رضا مشتاق هم نوشته شده ! بیدار که شدم کلا خوابم یادم نبود تا اینکه به سرم زد وبلاگم رو آپ کنم ، مابین کامنتها چشمم به کامنت رضا مشتاق خورد و باعث شد که خوابم یادم بیاد
رضا به کوری چشمت من هنوز نمردم و هنوزم جوون و پرانرژی ام (((:
:-پی
دوستان اگه هنوزم روزگار با هم بودنمون یادتونه یه سلامی بفرستین اینجا ثواب داره !
هر چی ما پیشرفت کردیم، بلاگ اسکای هنوز مونگول مونده؛ کجایین دیوووثا؟! :-)))))
سلام
چندساله اینجا رو باز نکردم!!! نمیدونم چی شد یهو یاد اینجا افتادم و شماها...
کیا زنده ان هنوز؟:دی
فکر کنم همه رفتن خونه بخت و سرگرم بچه و اینا هستن!
من ک هنوز بختم باز نشده خخخ
هرکی هست یه ردی بزاره ببینیم کی چیکار میکنه!
امید چیز خوبی است
مثل آخرین سکه
مثل آخرین بلیط
مثل آخرین گلوله
مثل آخرین کشتی
آخرین سکه نمی گذارد که غرورت بشکند
آخرین بلیط نمی گذارد که
نا امید از ترمینال ها برگردی
آخرین گلوله نمی گذارد که سرباز اسیر شود
کسی که امید دارد
فقیر نیست
همیشه چیزی دارد
یادم رفت از آخرین کشتی بگویم
آخرین کشتی حتی اگرهم نیاید
نمی گذارد که نام دریا و مسافرت از یادت برود.
سلاااااااااااااااااااام
وای بچه ها چه حس خوبی داد بهم
سلاااااااااام بچه هاااااا
باورم نمیشه اینجا یکی بعد از سال ها اومده و از روزای خوب قدیما نوشته... چققققد دلم براتون تنگ شد.. منم هنوز زنده ام