اون دورا،وقتی هنوز نمیدونستم زندگی یعنی چی؟وقتی هنوز نمیدونستم به این سن که رسیدم می خوام چیکار کنم؟وقتی که هنوز نمیدونستم...
همه ی زندگیم خلاصه میشد به گذران وقت...وقتی درس می خوندم فقط چون باید می خوندم،میخوندم...وقتی رفتم سرکار فقط چون پول می خواستم رفتم...
به جرات میگم معنای واقعی هدف تو روزمرگیه ما آدما گم شده...تنها ۳ تا ۵ ٪مردم معنیه هدف رو میدونن و واسش تلاش میکنن...
برای رسیدن به چیزایی که دوست داری لازم نیست انسان خاصی باشی،فقط باید خواسته ی خاص داشته باشی...وقتی این جمله رو شنیدم خیلی فکر کردم...گفتم یعنی چی برای رسیدن به خواسته هات نمی خواد آدم خاص باشی و باید خواسته ی خاص داشته باشی؟...یعنی اینکه تو باید چیزی داشته باشی که هم جلو چشاتو بگیره،هم جلو گوشاتو بگیره،باور کن هم جلو نفستو بگیره...نفس کشیدن برات سخت بشه...خوابیدن و آروم و قرار نداشته باشی...هی اینور بشی،هی اونور بشی...به خودت بگی نکنه بهش نرسم؟اگه برسم چی میشه؟...دیوونه هدفت بشی...روانیه هدفت بشی...اگه تونستی توی هر کاری روانی و دیوونه اون کار بشی ،بُردی...
من اینو فهمیدم...به خدا هدف هیچ کدوممون خونه خریدن و ماشین داشتن و دکتر و مهندس شدن نیست...هممون دنبال آرامشیم...تمام نیازامون وسیله ست و من یقین دارم اگر هر کدوممون به تَهِ تَهِ خواسته هامون نگاه کنیم،می خوایم لبخند با آرامش خانواده هامون رو ببینیم...
من هدف گم کرده بودم،اما الان تازه میفهمم برای چی زنده ام...
به نظر من یه هدفی تو داری که تو داری سمتش میدویی و عزراییلم داره میدوئه...هر کی تو این ماراتن ببره،برنده ست...دست بجنبونید بچه ها،حریف قَدَره!!!
پی نوشت:ازتون می خوام راجع به هدف برام بنویسین...و در ضمن،من بعضی از بچه های قدیمو نمیبینم و بعضیارو نمیشناسم...به خاطر مدت طولانی دور بودنم...دلم می خواد بهم بگین چرا بچه ها کم شدن...لطفا همه بنویسن و اگه میشه تو کامنتاتون یه بار دیگه خودتونو واسه یه آدم آلزایمری معرفی کنین...مرسی
سلام مرجانی تو روحت کجایی؟؟؟؟
ببین تو اینجا مسولیت داریا
جدا قالب زشته؟؟؟
سلی کجایی تو چرا پیدات نیست!!یهو هستی یهو نیستی!!!
این حیتا و مونا هم که پارتی بازی میکنن هیچوقت جواب سلام مارو نمیدن!!!!
وای آره موشی!..معلوم نیس اون دست دیگشون کجاست!!!
از اون پشت صدای آه و اوه میشنوم موشی!!
موشی یه لحظه ساکت..
سلام
اینجا چه خوجگل شده
ننه آمنه دیگه بابا دراکولا نداره
نمیدونم بابا دراکولا کجاس
مرجی جونم سلام عسلم
دلم برات تنگ شده بود
دیگه عروسی نداریم اما هر وقت گفتی برای شیرینی دادن آماده ام
زود پستتو بنویس اما من نمیتونم زود بکامنتم میام بعدش میخونم و میکامنتم
یوسی این آخر هفته مشهدم
میبینمت؟؟؟
این خانم آقاهه این پشته چیکار میکنن که دستشونو گرفتن این بغل نیفتن؟
یوسف فکر کنم قضیه خانه عفاف داره جدی میشه!!!
مرجان؟مرجان؟مرجان؟
من چیزی یادم نیست...شرمنده!!!!
سلام جز جیگر زده
کجایی تو؟هرازگاهی رخ مینمایانی و یه دست به سر و گوش اینجا میکشیا!!!
چرا وبلاگ من نمیاین پرروها؟
دلتون غرغر میخواد انگار!!!
نیلو جون ما موفق شدیم..به خانه عفاف خوش امدید!!

بنفش جون فک کنم اومدی و رفتی!..آخر هفته هم تموم شد..
سلام
آره اومدم
چه خبر؟
قرار بود مرجی آپ کنه چی شد؟
مردیدی؟
یوسی
خیلی بیشعوری که اسمسامو جواب ندادی الاغغغغغغغغغغغغغغغغ
اصلندشم دیگه نمیخوام ببینمت
خاک عالم..به کی اس ام اس زدی؟..
اگه به همراه اول اس دادی که باید بگم اون خط سال ها پیش فروخته شده و دست من نیس!..
اگه خسیس بازیو کنار میذاشتی و به جای اس ام اس زنگ میزدی و میدیدی این خط دیگه دست من نیس این بلا سرت نمیومد!
=))
قد سگای سلاخ خونه دور و برم آدم بود نمیتونستم زنگ بزنم
دوباره میام واونوقتشم خودم تنهایی میام و راحتتر میتونم تماس بگیرم
ازشم مرده
من نزدم
تو که شماره منو داشتی
میمردی اس یا زنگ میزدی؟
چه خبر؟
باز کجایید؟
:))