« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

« خونــه مـــا »

آسمان ضمیر انسان است و خانه ی ما سرای دلها

من حضرت عشق ملقب به ر و ز ب ه


جهان است شادان به اندیشهء نیک 
 از اندیشهء نیک است گفتار نیک
چون اندیشه و گفتار تو نیک شد
 نیاید ز تو جز به کردار نیک.. . .
(این وسط دیدم هر کی می رسه واسه دینش تبلیغ می کنه! منم از دینم گفتم)

سلام سلام دویست تا سلام   

اولین پست من هم مثل همه ی این ملت بیکار! شجره نامه ست  

من حضرت عشق هستم٬ یعنی همون روزبه هستم که شدم حضرت عشق٬ تا به امروز (یعنی ۱۹ فروردین ۱۳۸۶) ۱۸ سال و  ۲۴۳ روز سن دارم! ( حالا ماشین حسابت رو بردار ببین متولد چه ماهی و چه روزی هستم)

زرتشتی هستم.. . . (هیس دیوار موش داره٬ موشم گوش داره...هاااا )

تو خونه هم که فقط خودم هستم و خودم و بابا و مامان.:lol:

اگه وزارت علوم و تحقیقات هم بهمون لطف کنه مهندس شدیم رفت با کلی تغییر رشته از مکانیک و برق بالاخره یه مهندسی شیمی دانشگاه ملی(دولتی) ناکجاآباد شدیم ( این ناکجاآباد و تغییر رشته من هم ماجراها داره هااا)

تو دبیرستان همه بهم می گفتن بابابزرگ:quizzical: ( هرکی مشکلی داشت از درسی و روحی و جسمی و جنسی gerye می یومد به من می گفت٬ آخر هم نفهمیدم که چرا من؟)

خدا رو شکر آرزو به دل نمردیم [***** و سال اول دانشگاه قبول شدیم٬ تو دانشکده که بهم میگن اخمو gerye تو کلاس هم بهم میگن درویش  !!!!

عاشق فیلم٬ موسیقی و شعر هستم.
فیلم زیاد می بینم یعنی خیلی خیلی زیاد فیلم می بینم (فیلمای رومن پلانسکی٬ استیون اسپیلبرگ٬ برناندو برتولوچی) عاشق بازی آلپاچینو٬ مارلین براندو٬ تام هنکس و نیکول کیدمن هستم.
عاشق صدای استاد شجریان٬ فریدون فروغی و امید هستم
با نوشته ها و داستان های استاد صادق هدایت٬ با تلنگور های استاد شاملو! ٬ با عشق فروغ٬ با دو بیتی های سرشار از چک و چونه ی  حضرت خیام هم زندگی می کنم.. . .

این مدت همه آلات موسیقی رو دست کاری کردم! از ویالون گرفته تا گیتار و پیانو! صد البته که هیچ صدایی تو گوشم از صدای پیانو به آذین تر نیست!

آدم فوق العاده احساسی٬ رُ ک٬ زود رنج٬ اخمو٬ گرفته٬ و البته تنها هستم.. عاشق تنهایی.

تقریبا به زبان انگلیسی مسلط هستم٬ فرانسوی رو هم خوب می فهمم اما عاشق زبان اسپانیای هستم

اتاق و سالنامه ۱۳۸۶٬۱۳۸۵٬۱۳۸۴٬۱۳۸۳ و حالا سالنامه ۱۳۸۷ خودم رو دوست می دارم

سال ۱۳۸۶ بهترین و بدترین سال زندگیم بود!
شکست عشقی نداشتم٬ اما خیانت عشقی داشتم  

از اینکه شبای جمعه از خونه بزنم بیرون و اونجایی که دوست دارم رو٬ پیاده طی کنم لذت می برم

طاقت حرف زور رو ندارم و از هیچ کس جز خدا و بابام نمی ترسم

از این همه بدبختی و فلاکت که حکومت بر سر ملت در میاره خوشحالم!!! () چون بر این عقیده هستم که باید خیلی بدتر از اینها سر ماها بیاد تا بفهمیم که با آیندمون چی کار کردیم و کشورمون رو دست کی ها سپردیم.

آدم خود جوشی هستم٬ وقتی می خوام کار بزرگی بکنم دوست دارم همه رو تو اون سهیم کنم مثل همین چند روز پیش با چندی از دوستای دیواریم!! دست به کار شدیم تا چاره ای برای این همه بدبختی که سرمون می یارن بکنیم!

مثل بازی استقلال-پرسپولیس که شده بود زمین سبز تبلیغات ج.اسلامی آ.خ.و.ن.د ها:

۱۳۸۷ سال نو آوری و شکوفایی - استقلال آزادی ج.اسلامی() - ما ایستاده ایم! (نه جون خودت بیا بلند شو) - ما تا آخر ایستاده ایم (شما که از همون اول نشسته بودین)
و نوروزتان پیروز !!!!!!!!!.. . .

در پایان هم بگم که:
خیلی ۹کریم  و آرزوهای قشنگ قشنگ برای ۱۳۸۷ همتون می کنم

در ضمن تو این جامعه ی مجازی دوستای بسیار خوبی دارم.. . .


پ.ن ۱ :
بچه ها می خواستم نظرتون رو درباره ی یه گفتمان دسته جمعی بدونم؟ اگه مقدور باشه تو یاهو کنفرانس ؟؟ جالب میشه هااا ؟؟(عجب ایده هایی می دم من )

پ.ن۲:
من هم پر حرف هستم هم یه جغد پیر   

پ.ن۳:
حرفای زیادی تو گلوم می شکنه !!

پ.ن۴:
بدون شرح.. . . .

پیانو ...!!!تفلدههههههههههه !!:دییییی

 

بابا جووووووونه هرکی دوس دارین یکی بیاد آپ کنه دیگهههههههه !! پس کجان این مدیران که دم از مقررات میزنن !! اینایی که نیومدن آپ کنن رو یه توبیخ کنین اهههههههههه !!! من دفرسینگ دچار شدممممممممممممممم :((((((((((((((

 

 ÐДЯK $cДЯЄਂ 


اول از همه بگم یه مناسبته خوشکل داریم اگه حدث زدین چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!! چه دوستای خوبی :دی امروز تولد مبارکه موشیه خودمووووونههه هااااااااا میدونستین ؟؟:دییییی !! همه میدونن من شقده دوس دارم تولد تبریک بگم از شانسه خوشملمم روزه تفلد موشی نوبته آپم افتاد هووووووراااااااااااا :دی!! کادوهاتونو رد کنین بیاد من خودم قول میدم با موشی نفصشون کنم حقش ضایع نشه :دییییی !!!

خوب موشی جووووووونم تفلد خوشملت مبارک ایشالله سالهای آتی بازم خودم تفلدت رو مبارک بگم :دییی !! ولی یادت باشه تو این :دی رو آخرشم به آق اسمالای تو کامنت دونی اضافه نکردی :( !! اینم یه کارت خوشمل واس خوده خودت به هیجکیم ندیا :دیییی ملت دلتون بسوزهههههههههه :دی !!

حالا بریم سراغه خودمون :

یه چن روزه همشین حوادث عجیب الوقوع برام پیش میاد گیج شدم از در و دیوار بلای آسمانی منزول میشهو طبق کلام " کلّ اناءٍ یترشّح بمافیه " از سحر همان برون تراود که دروست و ما نیز قانون سوم نیوتن را پاس میداریم و در برابر بلایا عکس البلا نشان میدهیم و دیگران را از صحت عقلانی خویش به طور کامل مأیوس کرده ایم تا باشد مورد رحمت الهی واقع شویم! دگرباره مشکل شیمیایی شدن ما در سالهای جنگ تحمیلی(!!) عود/اود کرده و آقای پدر عزیز کلا مارا از ادامه ی این زندگی زیبا منصرف نموده و تجویز کردند که دیگر اندک امیدی به زنده ماندنمان نیست و درون دفترچه و نسخه ای که برایمان پیچیده اند پرچم سیاه نصب/نسب نموده اند!!! چند روز پیش در بستر درحال جان سپردن بودیم و آق داداچه گرامی بالای سرمان با آفریدگارشان راز و نیاز میکردند و برایمان آمرزش میطلبیدند :دی که ناگاه ما حالمان به شدت وخیم گشت و 5666 تا سرفه(هرچی حالا) پشت سر هم نمودیم و اسپری و ماسک قبول درگاه ریه هایمان نگردید و برادر عزیز برداشتن عرض مینماین که : میلی داری میمیری ؟؟ برات النکاح سنتی بخونم =)) !! در اون وضعیت ایشان بر بالین ما النکاح سنتی خواندن و ما نیز از آفریدگارمان طلب شفاعت برای معلولان ذهنی درون پرانتز(هومن ) کردیم تا باشد رستگار شوند !!!

معلم آمادگی دفاییمونو به عزا کشوندیم دیگه نمیاد سره کلاس عجب فازی میده :)!! ولی خدا نمره انضباط رو بخیر کنه ترم اول همه بکس گروه من انضباطشون از 17 گرفته تا 15 بود ولی خودم 20 بودم از دستشون در رفته بود میگن آدم باس سیاست داشته باشه اینه همه آتیشا زیره سره منه انضباتم 20 :)!!

خارج از محدوده:دیروز رفتم آپ ستیرز خونمون یه گردشی بین خاطراتم بکنم. چشَم به پیانو و وایلن و کیبوردم (همون اُرگ) افتاد.کنارشم گیتار هومن ..!! رفتم صفحه ی پیانو رو بالا زدم دست بردم رو کلیداش کوک نبود ... شاید نزدیک یه سال و خوردیه که طرفش نیومده بودم..!! یه کوچولو واس اینکه بشه سمفونیه چهارم بتهوون رو نواخت کوکش کردم اما بعد تصمیم گرفتم خوابهای طلایی رو بزنم ..!! وقتی 7 سالم بود اون آهنگ رو یاد گرفتم خوابهای طلایی رو میگم ..!! هیچوقت یادم نمیره چقدر سره یاد گرفتن این آهنگ گریه کردم ..!! دستام خیلی کوچیک بود و نمیتونستم گام عوض کنم یا اینکه یه انگشتم رو سُلِ گام قبلی باشه و بعد دستم رو بکشم تا انگشت کوچیکم برسه به سی گام بعدی ...!!چقدر استادم دعوام میکرد ... چقدر دستم رو میکشید تا بتونم بزنم و بعد از 2 هفته تونستم خوابهای طلایی رو از حفظ بزنم خوابهای طلایی که از من بزرگترا زودتر از یک ماه نمیتونستن بزننش هیچوقت شیرینیه اون روزی که با غرور این آهنگ رو جلوی همه زدم یادم نمیره واقعا واسه یه بچه ی 7 ساله زدن خوابهای طلایی سخت بود ...!! اینقدر دستام رو کشیده بودم که این پرده ی بین انگشتام زخم شده بود ...!!اما دیروز تا دستم رو گذاشتم رو سل خودش کشیده رفت رو سی خیلی راحت ..!! اون روزا بیر رو که خیلی ها دوساله تموم میکردن من تو 6 ماه جمعش کردم ...!!پاییز طلایی خیلی برام سخت بود اما چون تمام ملودی هاشو دوست داشتم کاستش رو میذاشتم تو ضبط باهاش میزدم ...!! روزی که میخواستم بتهوون رو شروع کنم برام خیلی سخت بود ...!!! همیشه دو مینور رو با دو ماژور اشتباه میزدم ..!! و آخرم خیلی راحت ول کردم ...!! کلاس پنجم بودم که دیگه گفتم نمیخوام پیانو بزنم.تنها دلیلمم این بود که استادم فقط با من کلاسیک کار میکرد ولی من شاد میخواستم ... میخواستم کیبورد بزنم از پیانو بدم میومد ولی حالا میمیرم واس پیانو و سمفونیه شماره ی 5 بتهوون ..!! با موتزارت جون میگیرم و عاشق چهارفصل ویوالدیم ..!! 6 سالم که بود نوشتنه نت رو بهتر از نوشتن بابا آب داد بلد بودم دو ، ر ، می ، فا ، سل ، لا ، سی ... سی...سی... سی سحر بزن سی ...!! تو گام اول برای زدن صدای بم دو تا می پایینه پنج خطه حامل نوشته میشن سحر چرا از سی شروع میکنی به نوشتن بابا بنویس دو ...!!!10 سالم شد ... میتونستم آهنگ بسازم ... هرچی که میشنیدم تبدیل میکردم به نت همیشه دفتر نتم دستم بود ... تو مدرسه ... تولده دوستام ... دیوونه ی نتام بودم ..ساختن آهنگ واسه سرود جشنه تکلیف بچه های کلاس سوممون ...زدن شعر امام علی با ارگ ...جان مریم تو تولده یاسمن ... !! الان 5 سال میگذره ... نه پیانو میزنم نه وایلن و نه ارگ ...!! هومنم دیگه نیست که گیتار بزنه !! هر وقت دلم واس اون روزا تنگ میشه فایلمون رو تو کامی باز میکنم اجراهای خودم و هومن رو گوش میدم ...!! اون گیتار میزد من وایلن ... گیتار میزد من پیانو ... گیتار میزد من ارگ ...!! الان نه اون گیتار میزنه و نه من پیانو .. وایلن ... حتی ارگ ..!!

سیاه نوشت :

 

آرام بخواب تا در ژرفای وجودت پنهان شوم

و آرام دنیای پلید اطرافت را حس کنم

بخواب تا با برهم نهادن پلک هایت روشنی فرونشیند

و خورشید مرگ خود را در آینه ی چشمانت نظار گر باشد

مرگت را فریاد بزن تا بیدار شود هرآنکه آرام خفته و بداند هرآنکه نمیداند

و سکوت کن تا خداوند وجودت را حس کند

آرام بخواب تا برگهای خشک حمل کنندگان طابوت سردت باشند

و خاک بستر آرامشت و...

قبرت ماوایی برای روشنی ...

 

 

*توضیحات شعر بالا:شاید خیلی ها با سبکش آشنا باشید ولی اونای که نمیدونن یه توضیح کوچیک در مورده شعرم میدم.قالب شعر بالا سیاه هستش نه وزن داره نه آهنگ داره و نه جای قافیه هاش معلومه (در کل انشاست :دی) و لی خیلی مفهوم داره !!معنی این قالب شعرها رو فقط کسایی میفهمن که باهاش آشنایی دارن و همچنین متال بازا و کسایی که خودشون دستی تو این قالب دارن. این قالب عام پسند نیست و عده ای کمی خوششون میاد پس اگه خوشتون نیومد شرمنده من کلا این ریختی شعر میگم :دی !!

بیوگرافی: این جانب توت کوچولو ملقب به میلی هستم و بعضی ها هم که سحر مگن بهم . در حاله حاضر کوچیکترین عضو خونه ی ما و ته تغاری خونه که باس حسابی هوامو داشته باشین :دییییی !!!!کلا روزانه نویسم اما گاهی تغییر میدم مثلا اگه اون رگه سحر بالا بره سیاه مینویسم مثله حال و روزه الان توت کوشولو :دی!! یه شوشولو دوست جونه میربونmeyraboon))هستم:دی ولی در کل اصلا احساساتی و محبت آمیز نیستم ...!! مغرور و خود شیفته ام ....!! به دنده و لجباز ..!! حرف حرفه خودمه :دییییی !! به شدت خرابکار و ازون تیپ دختراییی نیستم که یه گوشه سنگین رنگین ساکت بشینم !! آتیش به پا میکنم هرجا برم از دسم دیوونه میشن !! عاشقه قشر زحمت کش و سفید پوشه جامعه هستم حالا حدث بزنین این قشر کدونان :دی !! املام افتیضاحه پس لطفن غلط املایی نگیرین البته تمام سعی ام رو در جهت پیشبرد این معزل اجتمایی میکنم :دی !!

خوب فیلا بابای

ÐДЯK $cДЯЄਂ.•●

برنامه های جنگل / قانون جنگل

محتویات لازم برای ساخت برنامه های جنگل عبارتند از:

الف)۱-شیاطین با فرمول استکباری و ج.و.ر.ج ب.و.شی به صورت موجودی کاملا ادب ندار!۲-عناصر مذکر مدرن و مرتب همراه با کت و شلوار و کراوات با صورتی تیغ زده!۳-عناصر مونث با ظاهری زیبا و باکلاس و بذک دوزک کرده به صورت جادوگری بی رحم!۴-همه بدون استثنا س.ا.و.ا.ک و فک و فامیل دربار و قوم و خویش آم.ر.ی.ک.ا و انگلیس!۵-امکانات بقاء کاخ های سعدآباد و مبلمان سلطنتی همراه چلوکباب!..
تبصره:همه آن ها به فتوای قانون جنگل سرنوشتی جهنمی دارند!!

ب)۱-فرشتگان با فرمول درماندگی و ا.ح.م.د.ی ن.ژ.ا.دی به صورت موجودی کاملا ادب دار!۲- عناصر مذکر کهنه و ژولیده همراه با لباسی تکه پاره با بدنی سراسر ریش و پشم!۳- عناصر مونث با ظاهری غیر قابل رویت و بی کلاس پیچیده در چادر به صورت مادری فداکار!۴-همه بدون استثنا شهید و تسبیح به دست و قوم و خویش قشر مستضعفین جامعه!۵-امکانات بقاء حلبی آبادها و سفره های سنتی همراه نان و پنیر!..
تبصره: همه آن ها با فتوای قانون جنگل سرنوشتی بهشتی دارند!!

ج)و سایر..کنسرو موسیقی با صدای مرگ بر ش.ا.ه!..جیغ بنفش ملت..ظهور امام سیزدهم از طیاره..و فحش خوارمادر به حکومت ۲۵۰۰ساله..و کلی تعریف و تمجید و چاپلوسی از پاچه خواران نظام جنگل!!..
تبصره: از انقلاب فقط یک مشت شعار و تصاویر باقی مانده است!! << سانسور!

پ.ن: ما همه مدیون انقلابی هستیم که بخاطر آن از مادیات و معنویات خود گذشتیم تا به پیروزی برسیم..اما افسوس که بعد از رفتن دلسوزان حقیقی این نظام بعد سال ها کسانی بر سر کار آمدند که معنویات این حماسه را فراموش و مادیات خود را با شعار دروغین خویش بر دوش ملت و جوانان کشیدند..
یاد امام خمینی و همه شهیدان آن دوران و همه جوانان و دلسوزان این دوران گرامی باد!

حالا به این مناسبت کلا با این آهنگ خز باباکرم غر بدید لطفا!!  =)) 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


قانون جنگل با مراحل سه گانه ا.م.ر.ب.ه م.ع.ر.و.ف و ن.ه.ی از م.ن.ک.ر نیروی ا.ن.ت.ظ.ا.م.ی در نظام جنگل(!):

۱-مرحله اول: مرحله ای جهت توقیف و حمل موجودات بی تربیت از اماکن عمومی و خصوصی(!) به انواع ادبکده ها چون ک.م.ی.ت.ه و پ.اس.گ.ا.ه!..که برای سهولت کار از انواع مینی بوس و ا.ل.گ.ان.س و در آینده ای نزدیک از جت برای سهولت در امر حمل و نقل بار غیرمجاز استفاده می شود!..

۲-مرحله دوم: مرحله ای که شامل موجوداتی سیبیل کلفت و پیچیده در چادری عجیب که اغلب با نام کج کلاه خان و بی بی کوماندو معروف می باشند..این موجودات فضایی با امیال سرکوب شده ج.ن.س.ی..انواع سادیسم و پاچه خواران نظام حاکم جنگل هستند که در کمین شما نشسته تا لحظاتی خوبی را برای شما فراهم کنند!!..

۳-مرحله سوم :اکشن ترین مرحله نیروی ا.ن.ت.ظ.ام.ی جهت اقدامات قانونی جنگل می باشد که شامل دو روش مطلوب با استفاده از باطوم و فحش خوارمادر و کشتارگاه تا روش های فرامطلوب مانند در خواست مبلغی به عنوان رشوه یا برقراری تماس س.ک.س.ی و در نهایت آزادی به شرط امضا تعهدنامه قانون جنگل می باشد!..

پ.ن: همواره با آغاز مناسب هایی که جوانان در آن نقش زیادی دارند در مقابل شاهد نقش پرنگ نیروی ا.ن.ت.ظ.ا.م.ی هم هستیم که برای از بین بردن این دست توطئه های شیطانی(!) وارد پر نون و آبدارترین عملیات افتخارمندانه و غرورمندانه در طول تاریخ خدمت مقدس خودشان می شوند..بنابراین به مناسبت نزدیک شدن روز والنتاین بهانه ای یافتم تا دوباره از این نوع برخوردها و محدودیت ها به این سبک انتقادی بکنم!!..

و در آخر پست به دوستان تازه وارد توصیه می کنم که حتما به بخش نظرات مراجعه کنن...چون بخش عظیمی از فعالیت های علمی فرهنگی هنری(!)ما در این بخش انجام می شه...می سی! :دی

 

 Jesus Tears